شرح رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام، حق السمع، برنامه یاد خدا 1393/1/17


پیوند های مرتبط »

شرح رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام، حق السمع، برنامه یاد خدا

یک نقشه‌ روشن برای سبک زندگی اسلامی

در ادامه سلسله مباحث‌مان، بعد از «حقُّ الله» و «حَقُّ النَّفْس» به حقوق اعضاء رسیدیم که یک سرفصل بسیار مهم و کاربردی و کلیدی در رساله‌ی حقوق محسوب می‌شود و یک منشور جامع خودسازی است و می‌توان گفت که یک نقشه‌ روشن برای سبک زندگی اسلامی و الهی است. در حقّ اعضاء ابتدا حقّ زبان مطرح شد که درباره‌ی آن مفصّل‌ صحبت کردیم. پس از آن، به حقّ «سَمْعْ» یا حقّ شنیدن رسیدیم. در این فراز امام نفرمودند: «حقُّ الْاُذُنْ»، حقّ گوش؛ بلکه فرمودند: «حقّ سَمْعْ» که ناظر به عملیّات شنیدن است. البته دستگاه پیچیده شنوایی عملیّات شنیدن را برای ما هموار می‌کند؛ لذا نعمت فوق‌العاده‌ای است؛ امّا در اینجا سخن درباره شنیدن است نه شنوایی.

در دو جلسه راجع‌به حقّ شنیدن صحبت کردیم. جلسه‌ی اوّل مبانی مسئله را خدمت عزیزان توضیح دادیم. به عنایت الهی در سال جدید بحث‌هایمان را حول رساله‌ی حقوق و شرح و تبیین آن ادامه خواهیم داد و تلاش خواهیم کرد که ان‌شاءالله ضمن اینکه مبانی و اصول مباحث تبیین می‌شود، جنبه‌ی کاربردی‌اش نیز تقویت بشود و عزیزان ما بتوانند از این بحث‌ها دریافت‌های روشنی برای زندگی روزمرّه‌شان داشته باشند.

ناچاریم با توجّه به فاصله‌ای که بین جلساتمان افتاده، مروری داشته باشیم به بحث گذشته. ازاین‌رو عنوان اصلی را از رساله‌ی حقوق می‌خوانم و به بعضی از نکته‌هایی که در دو جلسه‌ی گذشته مطرح شده بود، فهرست‌وار اشاره می‌کنم.

عنوان بحث این است که امام (عَلَیهِ الصَّلاةُ وَ السَّلام) فرمودند: «وَ أَمّا حَقّ السّمْعِ فَتَنْزِيهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِيقاً إِلَى قَلْبِكَ إِلّا لِفُوّهَةٍ كَرِيمَةٍ تُحْدِثُ فِي قَلْبِكَ خَيْراً أَوْ تَكْسِبُ خُلُقاً كَرِيماً» حقّ شنیدن این است که قوّه‌ی شنوایی را تمیز و پاک نگه داری از اینکه بخواهد به سخنان غیر شایسته و آواهای حرام گوش بدهد. به عبارت دیگر، فقط مجوّز دارید سخنانی را بشنوید که در قلب شما خیر یا حالت شایسته‌ای را به‌وجود بیاورد یا نتیجه‌ی شنیدن آن، به‌دست آوردن اخلاق شایسته‌ای باشد؛ یعنی یک خبر خوب، مثل مطالب علمی که خیر را به شما می‌رساند. یا از مواردی باشد که یک نوع بیدارگری و روشنگری معنوی برای شما داشته باشد و خُلق کریم را در شما ایجاد یا تقویت کند.

 

حفاظت از گوش، مقدمه حفاظت از قلب

نکته‌ی کلید و کانونی و مورد تأکید این جمله است: «فَإِنَّهُ بابُ الکَلامِ اِلَی القَلب»، حضرت فرمودند علّتش این است که قوّه‌ی شنوایی و گوش شما در حقیقت دروازه‌ی قلب شما است و سخن و کلام را به قلب شما می‌رساند. انواع و اقسام معانی که یا خیر است یا شر، از این طریق وارد قلب شما می‌شود. عبارت: «فَإِنّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ» فلسفه‌ی این دو حقّ بزرگ را که در متن رساله تصریح شد، به ما یادآوری می‌کند. حقّ اوّل پاکیزه نگه داشتن قوّه‌ی شنوایی و شنیداری از آفت‌ها است و حقّ دوم این است که انسان زمینه را برای شنیدن سخنان شایسته که نتیجه‌اش رشد و کمال و روشنایی دل است، فراهم کند. پس تأکید روی این نکته است: «فَإِنّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ». ما برای اینکه اهمیّت مسئله واضح بشود، چند جمله راجع‌به قلب صحبت کردیم و گفتیم که قلب در حقیقت نقطه‌ی اتّصال ما به ملکوت عالم و دروازه‌ی شخصیّت ما به‌روی حقایق است. محلّ رفت و آمد فرشتگان الهی است، حرم خدای متعال است، مسجد جامع شخصیّت ما است که باید این لطیفه‌ی ربّانی و این امانت بزرگ الهی حفاظت بشود. یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای حفاظت قلب که نقطه‌ی مرکزی و عرش شخصیّت ما محسوب می شود و مرکز فرماندهی همه‌ی قوای وجود ما است، حفاظت از شنوایی است؛ چراکه: «فَإِنّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ»؛ یعنی دروازه‌ی دل ما است و از این طریق است که مطالب وارد شخصیّت ما می‌شود. گوش نقطه‌ی ورودی شخصیّت ما است و هر کس که طالب خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت باشد، باید نگاه حفاظتی به این منطقه‌ی ورودی داشته باشد.

با ملاحظه‌ی اهمیّت مسئله‌ی حفاظت است که امام (عَلَیهِ السَّلام) کلمه‌ی «تَنزیه» را در ابتدای این فراز آوردند. امام با این بیان خود به‌طور غیر مستقیم به ما می‌گویند اوّلین وظیفه‌ی تو در قبال این امانت بزرگ الهی و دستگاه پیچیده‌ی شنوایی که از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است، مسئله‌ی حفاظت است که نقطه اوّل و کلیدی است در بحث «حَقُ السَّمْع»؛ لذا «تَنْزِيهُهُ»، آن را باید پاک نگه دارید.

این نعمت به‌‌قدری مهم است که باید برای شکر آن برنامه‌ریزی کنید. شکر نعمت مسئله‌ی مهمی است. خداوند متعال در قرآن کریم از ناسپاسی ما گله کرده است: «قَليلاً ما تَشْكُرُونَ؛[1] چه كم سپاسگزارى مى‏كنيد».

محور بعد این است که از نعمت شنوایی نهایت استفاده را برای رشد خودتان بکنید. این یک مقدّمه‌ی کوتاه و یادآوری بود برای بحث‌های گذشته که فکر می‌کنم این اندازه کافی باشد برای عزیزانی که بحث را در نوبت‌های گذشته دنبال می‌کردند.

 

مسئولیت انسان در قبال گوش و چشم

خداوند تبارک و تعالی در قرآن‌ کریم در موضوع «سَمْع و بَصَر»، گوش و چشم که دو دروازه‌ی اصلی شخصیّت ما محسوب می‌شوند، تعبیر مالکیّت را درباره‌ی خودش به کار برده است: «أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ؛[2] يا چه كسى مالك و خالق گوش و چشم‏ها است؟» تا به ما یادآوری کند که این دو نعمت، به صورت امانت پیش ما هستند و ما باید طبق نقشه‌ی الهی از آنها استفاده کنیم و ببینیم نظر خالق که مالک و ولیّ و صاحب اختیار است، چیست. در جای دیگر قرآن ‌کریم تلنگری می‌زند و می‌فرماید بگو اگر خدای متعال چشم‌های شما را از شما بگیرد، اگر از شما گوش و قدرت شنوایی را بگیرد، چه کسی می‌تواند به شما چنین امکانات مهمّی را بدهد؟ اینها امانت پیش شما است و این امانت مسئولیّت‌آفرین است. مسئولیّتش هم در آن آیه‌ی نورانی مشهور مطرح شده است که در یک بیان نورانی، امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلاةُ وَ السَّلام) فرمودند تو اجازه نداری هر سخنی را بشنوی. این‌طوری نیست که هر چیزی قابل شنیدن باشد؛ مگر این آیه‌ی قرآنی را نشنیده‌اید: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَك بِهِ عِلْم إِنَّ السَّمْع وَالْبَصَر وَالْفُؤَاد كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً؛[3] و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد». در این آیه نیز خدای متعال ابتدا شنوایی را مطرح می‌کند و می‌فرماید شما نمی‌توانید چیزی را که درباره آن علم ندارید، دنباله‌گیری کنید، این صدر آیه است. بعد بلافاصله به ما یک قاعده‌ی کلّی را یادآوری می‌کند: «إِنَّ السَّمْع وَالْبَصَر وَالْفُؤَاد»، هم قوّه‌ی شنوایی، هم قوّه‌ی بینایی، هم فُؤَاد، یعنی قلب شما، مورد سؤال قرار خواهند گرفت. «كُلُّ أُولَئِكَ»، یعنی از همه‌ی این سه محور اصلی، «كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً»، سؤال خواهد شد.

در قرآن‌ کریم از صحنه‌ی سؤال هم گزارشی آمده مبنی بر اینکه در قیامت خطاب به افراد می‌گویند: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ؛[4] و بازداشتشان نماييد كه آنها مسئولند» باید پاسخ بگویند که با این نعمت‌های بزرگ چه کردند؟[5]

 

شنیدن به منزله‌ی عبادت

برای جمع‌بندی مطالب این جمله‌ی نورانی را که در روایات متعدّدی داریم یادآوری می‌کنم. این روایت هم از امام باقر (عَلَیهِ السَّلام) و هم از امام رضا (عَلَیهِ السَّلام) نقل شده است. حضرت فرمودند: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ» می‌خواهید بدانید شنیدن چقدر مهم است؟ چقدر تأثیرش فوق‌العاده و شگرف است؟ چقدر سرنوشت‌ساز است؟ بدانید که: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»، شنیدن شما به منزله‌ی عبادت کردن است. شما وقتی به کسی گوش می‌کنید، این گوش کردن شما همراه با یک نوع پذیرش است؛ لذا یک نوع عبادت محسوب می‌شود. «فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ»، اگر آن کسی که سخن می‌گوید، از جانب خدای متعال سخن بگوید و سخن خدایی و الهی بگوید، شما خدا را عبادت کرده‌اید، «وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ»،[6] اگر از طرف شیطان سخن بگوید، شیطان را عبادت کرده‌اید.



[1]. اعراف: 10.

[2]. یونس: 31.

[3]. اسراء: 36.

[4]. صافات: 24.

[5]. بنا بر روایات، از نعمت اصلی که نعمت ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، سؤال خواهد شد. ر.ک: احمد بن محمد انصارى شافعى، الصواعق المحرقة، ج2، ص437.  

[6]. میرزای نوری، مستدرك الوسائل، ج 17، ص 308، ح 5. البته در این منبع، این روایت از امام جواد (علیه السلام) نقل شده است.



نظرات »
  • خانم حسینی در تاریخ 22 آبان 1397 ساعت 04:19:20 نوشته:
    بسم الله الرحمن الرحیم مطلب فوق العاده و مهمی بود. الحمدلله که پیداش کردم. خدا به شما جزای خیر دهد.
    پاسخ مسئول سایت :
لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *