پنجاه و نهمین جلسه شرح و تفسیر صحیفه سجادیه 1393/6/10


پیوند های مرتبط »
جزوه
پنجاه و نهمین جلسه شرح و تفسیر صحیفه سجادیه
هر چه از جانب دیگران در عالم مهر و محبّت دیده شده، همه زیرمجموعه‌ی مهر و محبّت خداوند است و او از همه‌ی آنها «اَرْحَم» و مهربان‌تر است. یک نکته ای که در این دعا بسیار لطیف است و به ما می‌گوید اگر در عالم بخواهید مهربانی را مجسّم کنید، می‌شود مادر و پدر. امّا بدانید تمام مهر و محبّت پدر و مادر، یک ذرّه‌ی ناچیز و یک قطره‌ی ناپیدایی از اقیانوس بیکرانه‌ی رحمت پروردگار متعال است.

اهمیّت فوق‌العاده‌ی مسئله‌ی والدین

موضوع‌ سخن، گزارشی‌ از مضامین عالی بیست و چهارمین دعای‌ صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجّادیه است. در دو جلسه‌ی گذشته به عنایت الهی و با مراجعه‌ی به قرآن کریم، تلاش کردیم موضوع فوق‌العاده مهم و حسّاس و سرنوشت‌ساز و البتّه فوق‌العاده شیرین و پر نور و پر بهجتِ والدّین و احسان به آنها را بررسی کنیم. دو آیه از سوره‌ی مبارکه‌ی اِسراء و یک آیه از سوره‌ی مبارکه‌ی لقمان را شرح و تفسیر کردیم؛ اگرچه مواردی که در قرآن درباره‌ی پدر و مادر صحبت شده بیش از اینها است. در این دو آیه مطالب بسیار دقیق و مهمّی مطرح شده که به نظرم برای درک اهمیّت موضوع، همین دو آیه کافی است. البتّه اگر باز هم لازم شد، ان‌شاءالله به آیات کریمه‌ی قرآن مراجعه خواهیم داشت؛ ولی فعلاً به عنوان مطلع بحث، به همین مقدار بسنده می‌کنیم. چنانچه آیاتی که درباره‌ی پدر و مادر است کنار هم قرار ‌دهیم، خیلی سریع به این جمع‌بندی می‌رسیم که مسئله‌ی پدر و مادر یک مسئله‌ی کاملاً متفاوت است و به هیچ‌وجه با موضوعات دیگر قابل مقایسه نیست. به‌قدری متفاوت است که پروردگار متعال نسبت ما را با پدر و مادرمان با نسبت ما با خودش تعریف کرده است. این آن نکته‌ی اساسی است برای اینکه متوجّه شویم تراز مسئله و سطح آن چیست. بر این اساس شروع به خواندن و بررسی کلمات نورانی امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلَام) می‌کنیم.

دعای بیست و چهارم، دعای پدر و مادر است و اختصاصی به پدر و مادر امام (عَلَیهِ السَّلَام)، یعنی حضرت سیّدالشّهدا (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) و شهربانو ندارد. چنانچه کسی بخواهد درباره‌ی پدر و مادرش دعا کند، می‌تواند این دعای امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) را بخواند. دعا به این معنا است که انسان می‌خواهد همه‌ی آرزوها و خواسته‌ها و دغدغه‌ها و نگرانی‌های خودش را راجع‌به آن موضوع، با پروردگار عزیز و مهربانش در میان بگذارد. در متن این دعا می‌توانید سبک زندگی  اسلامی و دینی را در معاشرت با پدر و مادر کاملاً مشاهده کنید.

 

اهمیّت صلوات در دعا

مطلع این دعای نورانی، صلوات بر محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) است؛ آن‌هم با یک ترکیب خیلی زیبا و بدیع. «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ» از خدای متعال می‌خواهیم که صلوات خودش را بر پیامبر، با توجّه به مقام شامخ بندگی و رسالت او، نازل کند. «وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ»، همچنین از خدای متعال می‌خواهیم که صلوات خودش را بر اهل بیت پاک پیامبر نازل کند که امام (عَلَیهِ السَّلَام) آنها را در اینجا به صفت طهارت یاد می‌کند و به مقام عصمت مطلق ائمّه هدی (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِم اَجْمَعِین) توجّه پیدا می‌کند. «وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ» خدایا محمّد و آل محمّد (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِم اَجْمَعِین) را به برترین درودهایت و رحمت و مهربانی‌ و برکات و سلامتت، ویژه بدار و این موارد را به آنها اختصاص بده. این اوج عرض ادب به ساحت مقدّس پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت است. رسم و سبک امام (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) در صحیفه این است که بیشتر دعاها را با صلوات شروع می‌کنند و هر جای آن دعا که لازم باشد، باز هم به صلوات متوسل می‌شوند؛ چراکه صلوات به معنای گشودن باب لطف و فضل و کرم پروردگار متعال است. نام محمّد و آل محمّد (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِم اَجْمَعِین) افتتاح باب گفتگوی دوستانه و صمیمانه با خدای متعال است؛ گفتگویی که در آن، همه‌ی تقاضاها مسموع است و شنیده می‌شود. شروع کلام با چنین درخواست مؤدّبانه‌ای و سخن گفتن از کسانی که محبوب خدای متعال هستند، باعث می‌شود ابواب رحمت و فیض و فضل الهی گشوده شود. ضمن اینکه در صلوات مطرح‌شده در اینجا، برترین درجه‌ برای آنان درخواست شده است. مقام عبودیّت و رسالت برای پیامبر عظیم‌الشّأن و مقام شامخ طهارت و عصمت برای اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلَام) ذکر شده است. این صلواتِ فوق‌العاده مؤدّبانه و دقیق، در آغاز این دعای نورانی قرار گرفته است. البتّه خود صلوات، جامع رحمت و برکت و سلام است؛ یعنی وقتی می‌گوییم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» از پروردگار متعال و عزیزمان برای پیامبر و اهل بیت آن حضرت، درخواست رحمت، برکت و سلام می‌کنیم. صلوات همه‌ی این چیزها و بالاتر از آن را در بر دارد. اینجا گویا امام (عَلَیهِ السَّلَام) از کلمه‌ی صلوات رمزگشایی کرده‌؛ لذا می‌فرمایند: «بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ این وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ» اینها عطف تفسیری است. حضرت صلوات را برای ما معنی می‌کند که هنگامی که می‌گوییم: خدایا، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست، یعنی رحمت، برکت و سلام خودت را ـ آن‌هم در برترین درجه و رتبه‌اش ـ بر آنان بفرست. چون رحمت و برکت و سلام از جانب خدای متعال درجاتی دارد، اینجا شما تقاضا می‌کنید که افضلش را به پیامبر و اهل بیت کرامت کن.

نکته‌ی جالب اینکه ما در صلوات وارد یک ارتباط بسیار شیرین و جذّاب با خدای متعال می‌شویم، به مناسبت اینکه نام محبوب‌ترین‌ها را نزد او می‌بریم که این، بابی است برای گفتگو. ضمن اینکه وارد یک ارتباط بسیار جذّاب و صمیمی و فوق‌العاده شیرین با اولیاء خدا می‌شویم و این باعث می‌شود که آنها برای ما دعا کنند.

وقتی بر پیامبر و اهل بیتش درود و صلوات می‌فرستید، برای آنها دعا می‌کنید و از خدای متعال برای آنها رحمت، برکت و سلام می‌خواهید. به این ترتیب در مقام دعا برای پیامبر و اهل بیت (سَلَامُ الله عَلَیهم اَجمَعین) هستید. این افتخار به ما داده شده است و ما مؤذون هستیم و اجازه داریم که برای آنها دعا کنیم. این دعا در قالب مؤدّبانه‌ی صلوات قرار گرفته که خودش باب ویژه‌ی محلّ تأمّل است. به این ترتیب وقتی برای پیغمبر و اهل بیتش دعا می‌کنیم، وارد یک ارتباط ویژه‌ با آنها می‌شویم که کمترین اثرش این است که محمّد و آل محمّد (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِم اَجْمَعِین) برای ما دعا می‌کنند. با دعای آنها همه‌ی درهای لطف و فضل و فیض الهی به روی انسان گشوده می‌شود. این نکته را یادتان باشد.

 

دعایی ویژه برای والدین

«وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» بلافاصله بعد از اینکه انسان موفّق می‌شود با صلوات درهای رحمت را باز کند، از خداوند توقّع و تقاضا می‌کند و می‌گوید: خدایا از تو می‌خواهم که: «وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ» به پدر و مادر من از جانب خودت کرامت و درود اختصاص بده. این اوّلین درخواست است. حالا که باب طلب به‌وسیله‌ی صلوات گشوده شده، من به پدر و مادرم توجّه پیدا کردم و می‌خواهم وارد فضای دعا برای پدر و مادر شوم. برای همین، یک توجّه خاص و عنایت ویژه از جانب خدای متعال برای پدر و مادرمان تقاضا می‌کنیم. «وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ» در این قسمت دو درخواست نهفته است. یکی اینکه از خدا می‌خواهیم که آنها را به کرامت نزد خودش اختصاص دهد؛ یعنی از کرم خودش بهره‌ی ویژه به پدر و مادر ما دهد، آنها نزد او گرامی باشند، کرامت، موقعیّت و شأن داشته باشند و به عبارت لطیف‌تر، از کرم او در عالی‌ترین سطح ممکن نصیب ببرند. «لَدَيْكَ» یعنی من دوست دارم پدر و مادر من در بالاترین سطح عنایت از جانب تو قرار داشته باشند؛ چون وقتی شما برای پدر و مادرتان دعا می‌کنید، برای اصل خودتان، اساس خودتان، ریشه‌ی خودتان، هویّت خودتان و تبار خودتان دعا می‌کنید. در واقع برای خودت دعا می‌کنی.

از خداوند می‌خواهیم پدر و مادر ما در عالی‌ترین مَکانت از نظر معنوی و شکوه و کرامت و بزرگی نزد او باشند. آنها را به چنین جایگاهی اختصاص دهد. «وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ» و آن رحمت ویژه و متّصل از جانب خودت را به آنها اختصاص بده؛ یعنی موقعیّت و جایگاهشان نزد تو ویژه باشد و در آن جایگاه ویژه به صورت متّصل و دائمی از لطف، محبّت، رحمت و عنایت تو بهره‌مند باشند. به نظر من همه‌ی حرف‌ها را امام (عَلَیهِ السَّلَام) در این جمله خلاصه کرده و آورده است. امام (عَلَیهِ السَّلَام) گوشزد می‌کنند که پدر و مادر چه حقّ و نسبتی با ما دارند تا بدانیم برای آنها از خدای متعال چه چیزی درخواست کنیم و چه بخواهیم. امام (عَلَیهِ السَّلَام) به ما آموزش می‌دهد برای پدر و مادرمان بالاترین و والاترین چیزها را از خدا بخواهیم. برای آنها برترین مقام را نزد خدای متعال و رحمت و لطف و فضل متّصل و مداوم حضرت حق را بخواهیم. این مطلب اوّل. خدای متعال ان‌شاءالله درباره‌ی پدر و مادرهای همه‌ی ما این دعا را مستجاب کند.

 

مهر والدین، پرتویی از مهر پروردگار است

کلمه‌ی «اَللَّهُمَّ» اسم جامع خدای متعال است و «اَللَّهُمَّ» یعنی «یا اَلله». همه‌ی صفات حضرت حق، یعنی رحمانیّت، رحیمیّت، عظمت، علم، بهاء، کرم و... در این اسم جمع است. خیلی لطیف است که اینجا شما به این اسم اکتفا نمی‌کنید. تا اینجا گویا سخن تمام شده؛ امّا امام ادامه می‌دهند: «وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ» عبارت «لَدَيْكَ و مِنْكَ» فوق‌العاده است؛ یعنی در عالی‌ترین سطح ممکن و در نزدیک‌ترین جایگاه از طرف خودت چنین چیزی را برای پدر و مادرمان درخواست می‌کنیم. مثل اینکه مطلب تمام باشد؛ ولی امام (عَلَیهِ السَّلَام) با اینکه اینجا از اسم «اَلله» در مقام خطاب و دعا مدد گرفتند و گویا فرموده باشند: «یَا رَحْمَن، یَا رَحِیم، یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِین»، به این نام بسنده نکردند و در پایان این جمله فرمودند: «يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» که بیانگر اوج احساس دِین از جانب فرزند به پدر و مادر است.

هر چه از جانب دیگران در عالم مهر و محبّت دیده شده، همه زیرمجموعه‌ی مهر و محبّت تو است و تو از همه‌ی آنها «اَرْحَم» و مهربان‌تر هستی. این قسمت بسیار لطیف است و به ما می‌گوید اگر در عالم بخواهید مهربانی را مجسّم کنید، می‌شود مادر و پدر. امّا بدانید تمام مهر و محبّت پدر و مادر، یک ذرّه‌ی ناچیز و یک قطره‌ی ناپیدایی از اقیانوس بیکرانه‌ی رحمت پروردگار متعال است. لذا می‌گویید: «يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»، یعنی مافوق فهم و ادراک و تصوّر می‌رویم و رحمت الهی را خطاب قرار می‌دهیم و توقّع می‌کنیم. برای چه کسی؟ برای پدر و مادرمان. البتّه بالاتر از پدر و مادر در تجلّی رحمت و مهر، امام (عَلَیهِ السَّلَام) است؛ چنان‌که حضرت رضا (صَلَوَاة الله وَ سَلَامُهُ عَلَیه) در بیان نورانی خود درباره مقامات امام (عَلَیهِ السَّلَام) و حالاتش، فرمودند: «کَالْاُمِّ الرَّئُوف»؛ یعنی امام (عَلَیهِ السَّلَام) مانند مادر رئوف است و نظر و عنایت خاصّی به دوستانشان دارند. امام (عَلَیهِ السَّلَام) مقام خلافت از رحمت الهی را دارند.

 

ناتوانی انسان از شناخت حقوق والدین

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ».

این جمله‌ی امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) آیاتی از قرآن (آیه 14 سوره لقمان و آیات 23 و 24 سوره اسراء) را تفسیر و رمزگشایی می‌کند. باز هم در ادامه، صلوات بر محمّد و آل محمّد است که جالب است حضرت سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) در دعای بیست و چهارم فراوان صلوات می‌فرستند. در شروع این دعا و در ادامه‌اش در فرازهای گوناگون، شفاعت و توجّه پیدا می‌کنند به مقام شفاعت کبرای محمّد و آل محمّد (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِم اَجْمَعِین).

حضرت در اینجا چون درخواست مهمّی دارند، صلوات می‌فرستند تا مورد عنایت قرار بگیرند. آن درخواست مهم چیست؟ اعلام عجز از فهم حقوق واجب پدر و مادر. یعنی می‌گوییم: خدایا خودت به فریاد من برس. اگر مرا به خودم وا بگذاری، با دو مشکل مواجه می‌شوم. نخست اینکه نمی‌توانم مقام پدر و مادر، عظمتشان، شکوهشان، جایگاهشان و نسبتشان را با خودم درک کنم. دوم اینکه به فرض که درک بکنم، نمی‌توانم به آن عمل کنم. از عهده‌ام برنمی‌آید؛ چون خیلی بار سنگینی است. با این جملات در همین ابتدای کار خیال خودم را راحت می‌کنم تا تکلیفم واضح باشد؛ بنابراین می‌گویم: خدایا به من الهام کن علم و عمل به وظایف و حقوق و تکالیفی که در قبال پدر و مادر بر عهده‌ام است.

الهام تقریباً یک نوع وحی است که طی آن واسطه‌ها حذف می‌شوند. در اینجا می‌گوییم: «أَلْهِمْنِي»، چه چیزی را به من الهام کن؟ علم حقوق پدر و مادر و فهم مقامات، شأن و جایگاه آنها را در دل و ذهن من مستقرّ کن.

در اینجا ما از جایگاه بالاتری ابزار عجز می‌کنیم و می‌گوییم این‌طور نیست که با مطالعه و تحقیق و بررسی بتوانیم ابعاد این مسئله را بفهمیم. نه، مسئله بالاتر از این حرف‌ها است. خودت باید مرا کمک بکنی و به من بفهمانی.

این بیان سیّدالسّاجدین (عَلَیهِ السَّلَام) برای ما روشن می‌کند که مسئله عادی نیست. می‌دانید از قبیل چیست؟ از قبیل «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَک؛ خدایا خودت را به من بشناسان» است که سفارش شده انسان در عصر غیبت، بعد از فریضه این دعا را زیاد بخواند.[1] از کجا شروع می‌کنید؟ می‌گویید: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَک» خودت، خودت را به من معرّفی کن. من راه دیگری ندارم. معرفت خودت را خودت به من برسان. این در آن مایه‌ها است. بعد از صلوات با تأکید می‌گوییم: «عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً» علم حقوق واجب پدر و مادر را به من الهام کن. معنای این سخن این است که من مطالعه و بررسی کردم، آیات را دیدم، در احادیث و سیره جستجو کردم، ولی کم آوردم و فهمیدم مطلب خیلی بالاتر از این حرف‌ها است. وقتی در قرآنت گفتی: «اَنِ شْكُرْلي وَ لِوَالِدَيْكَ؛[2] شكرگزارِ من و پدر و مادرت باش»، من دیگر حرفی برای گفتن ندارم. همه‌ی این موارد را که کنار هم می‌گذارم، می‌بینم قضیه بالاتر از این حرف‌ها است. اینجا من توقّع دارم که علم اِدریسی به فریادم برسد؛ چراکه دانش تدریسی گره‌گشا نیست. الهام می‌خواهم، به من وحی کن؛ البتّه نه از نوع وحی نبوّتی. دل مرا روشن و ذهن مرا فعّال کن. به ذهن من ظرفیّت بده بتوانم درک کنم پدر مادر یعنی چه و با من چه نسبتی دارند. علمش را به من عطا کن.

حضرت به این مقدار اکتفا نمی‌کنند و در جمله‌ی بعدی‌ می‌فرمایند: «وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً»، تمام دانشی که من نیازمند آن هستم برای برقراری یک ارتباط شایسته با پدر و مادرم که مورد نظر و رضایت تو است، همه‌اش را خودت برای من جمع کن و به من برسان تا هیچ چیزی در مقام فهم رتبه و منزلت و حقوق پدر و مادر، از حوزه‌ی فهم و درک و شعور من خارج نماند. این مطلب اوّل است.

 

از خدا خواهیم توفیق عمل

مطلب دوم این است که تازه علمش را پیدا کردم و موفّق شدم بفهمم، از این به بعد توقّع دومی هم از تو دارم و آن این است: «وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ» بر اثر علمی که به من دادی، چشم من باز شد و فهمیدم چه وظایفی در قبال پدر و مادرم دارم. حالا کمکم کن و به من توفیق بده ـ یعنی اسباب و مقدّماتش را برای من فراهم کن ـ تا به آن چیزی که فهمش را پیدا کردم، عمل کنم.

باز حضرت اکتفا نمی‌کنند و می‌فرمایند: «ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ» مرا به کار بگیر نسبت به آنچه به من الهام کردی و مرا وارد میدان کن. «وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ» تأکید پشت سر تأکید که نشان‌دهنده اهمیّت موضوع است. می‌گوییم: به من توفیق بده به آن چیزهایی که درباره‌ی این حقیقت بزرگ فهمیدم، عمل کنم. باز هم کافی نیست. ادامه‌اش را ببینید: «حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِيهِ» یعنی این‌قدر من خوب وارد میدان عرض ارادت و احسان و خدمت به پدر و مادرم بشوم که از این وظایف هیچ چیزی باقی نماند. «وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي» همان‌‌طور که خدای متعال در قرآن کریم موضوع را رها نکردند، حالا در مقام دعا، امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلَام) موضوع را رها نمی‌کنند و جلوتر می‌رود: «وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ» درباره آن چیزهایی که به من الهام کردی، در معرض تنبلی هستم. ممکن است توان من کم باشد و اعضاء و جوارحم با من همراهی نکنند؛ لذا از تو کمک می‌خواهم که انجام این وظایف بزرگ بر دست و پا و پیکر و اندام‌های من سنگین نیاید و بتوانم راحت به میدان عمل بروم.

 

ایجاد پیوند در بین مؤمنان به واسطه پیامبر اکرم

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ» دوباره باب صلوات است. هر جا که کم می‌آوریم از صلوات کمک می‌خواهیم؛ مخصوصاً در این مورد که خیلی به کمک پروردگار نیازمندیم.

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»، این صلوات دو جمله دارد: یک «كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ»، دو «وَ كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ» یعنی به واسطه‌ی پیامبرت حضرت محمّد مصطفی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم)، به سبب او و به بیان او به ما شرافت دادی و حقوقی برای ما قرار دادی. بعضی‌ از شارحان و مترجمان صحیفه‌ی سجّادیه، تمایل دارند این دو فراز را به وجود مقدّس حضرت سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) اختصاص بدهند؛ یعنی «كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ» شرافت امامت و «أَوْجَبْتَ لَنَا اَلْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ» حقوق امامت است. این یک معنا است. امّا معنای دوم این است که هر کسی از مؤمنان که دعای بیست و چهارم را می‌خواند، این قسمت شامل حال او می‌شود که بنده دومی را می‌پسندم. به نظر بنده معنای این جمله‌ عمومی است و خاص امامان نیست.

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ» یعنی به ما مسلمان‌ها به واسطه‌ی وجود مقدّس آن حضرت شرافت و رتبه دادی، و ما به سبب وجود نازنین آن حضرت و از طریق ایشان رابطه‌ای با سایرین پیدا کردیم که رابطه‌ی ایمانی است و در این رابطه،‌ حقوقی بین مؤمنان برقرار می‌شود. به مناسبت وجود مقدّس خاتم انبیاء محمّد مصطفی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) و از رهگذر ایمان به وجود مقدّس او و رسالت او، بین ما حقوقی برقرار شده و فردفرد ما بر یکدیگر یک فهرست طولانی از حقوق داریم. بنابراین لازم نیست این دو فراز را در ارتباط با امامت معنا کنیم تا بگوییم حضرت راجع‌به خودشان صحبت می‌کنند. مسئله‌ی حقّ یا شرافت امامت نیست؛ بلکه این فراز توزیع می‌شود بین همه‌ی مؤمنانی که این دعا را می‌خوانند. این معنای دوم به نظر ما راجح است. دلیلش سیاق دعا و جمع‌بندی است که از مضامین این کلمات نورانی داشته‌ایم.

در پایان توصیه می‌کنم که دائماً چند جمله‌ی اوّل دعای بیست و چهارم را با توضیحی که عرض کردم، بخوانید. این دعا انسان را تکان می‌دهد. معلوم می‌شود باید به محضر پروردگار متعال برویم و علم و عمل انجام وظیفه‌ی درست درباره‌ی پدر و مادر را از خود خدای متعال توقّع کنیم.

پروردگارا تو را سوگند می‌دهم به حقّ امام سجّاد و به حقیقت سیّدالسّاجدین و به حقّ پدر و مادر بزرگوار آن حضرت، این دعای نورانی و مضامین عالی‌اش را درباره‌ی همه‌ی ما مستجاب بفرما.

به ما توفیق بازنگری در ارتباطمان با پدر و مادرمان را کرامت بفرما.

تو را سوگند می‌دهم به حقّ خودت و به حقّ اولیائت و به حقّ مقرّبان درگاهت، بهترین لطف و کرم و عنایت و رحمت و مغفرت خودت را بر پدر و مادرهای ما نازل بفرما. دل‌های آنها از ما راضی بفرما. کم و کاستی‌های ما در رفتار با آنها را مورد عفو و رحمت و مغفرت خودت قرار بده. از جانب خودت و از خزانه‌ی کرم خودت جبران بفرما.

تو را سوگند می‌دهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، به حقیقت محمّد و آل محمّد، موانع ظهور امام زمان ما مرتفع بفرما. چشم‌های ما به زودی زود به جمال عَدیمُ المثال آن حضرت روشن بفرما. ما را از دعاهای آن حضرت بهره‌مند بفرما.

تو را قسم می‌دهیم به حقّ محمّد و آل محمّد نصرت و لطف خودت را بر همه‌ی مؤمنین، بر همه‌ی مسلمانان در سراسر عالم نازل بفرما. خطوط مقاومت در برابر جبهه‌ی استکبار جهانی را تأیید و استوار بفرما.

تو را قسم می‌دهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، به نظام ما، رهبر عزیز و عالیقدر ما و اهل مجلس ما عزّت کرامت بفرما.

سوگندت می‌دهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، ارواح مطهّر شهدا، امام راحل عظیم الشّأن از همه‌ی ما راضی بفرما.

 



[1]. ین دعا به دو صورت مختصر و مفصّل در کتب روایی آمده است. ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص 187، حدیث 18.

[2]. لقمان: 14.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *