متن شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، جلسه «۴۶» 1397/2/24


پیوند های مرتبط »
فایل pdf
 متن شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، جلسه «۴۶»
در ادب مع النبی، صلوات همان ادب جامع است. قبلاً در این مورد نکته‌هایی را خدمت دوستان بیان داشته‌ایم. حاصل رفت و برگشتی که در صلوات ایجاد می‌شود، نور و رحمت و برکت و عافیت و عزت و عظمت برای مؤمنی است که صلوات می‌فرستد. اگر کسی صلوات بفرستد، متناسب با سطح معرفتی خود چنین برداشتی خواهد داشت.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ كَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَكَ وَ صَدَعَ بِأمْرِكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَبِيَّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أقْرَبَ الْنَبِيِّينَ مِنْكَ مَجْلِساً وَ أمْكَنَهُمْ مِنْكَ شَفَاعَةً وَ أجَلَّهُمْ عِنْدَكَ قَدْراً وَ أوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ جَاهاً».

 

روند تفسیر و تبیین دعای چهل و دوم

موضوع سخن سیری در مضامین چهل و دومین دعای صحیفه‌ی مبارکه‌ی نوریه‌ی عرشیه‌ی سجادیه بود. از بیانات و اشارات و لطایفی که در این دعای نورانی تعبیه شده است، فیض بردیم و قرآن‌شناسی و ادب زندگی با قرآن را آموختیم.

موفق شدیم در طول جلسات طولانی، درباره‌ی فرازهای این دعای نورانی بحث کنیم. جلسه‌ی امروز ما که آخرین بحث در ارتباط با دعای چهل و دوم و اختتامیه‌ی این سلسله مباحث محسوب می‌شود، در روز‌های پایانی ماه معظّم شعبان قرار گرفته است که آن را به فال نیک می‌گیریم.

به لطف خدای متعال، بخش پایانی دعا را که قسمتی از آن را قبلاً خوانده‌ایم در عرض ارادت به ساحت پیامبر و قدرشناسی آن بزرگوار ادامه خواهم داد؛ چراکه ما به برکت وجود حضرت، قرآن را داریم و از قرآن بهره داریم. صلواتی بسیار شایسته و درخواست‌های بسیار عالی برای وجود مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در بخش پایانی این دعا نهفته است. این بخش نکته‌ها و توضیحات تکمیلی دارد که آنها را هم برای شما عرض خواهم کرد.

در ماه مبارک رمضان طبق روال و قاعده‌ سال‌های اخیر، جلسه نداریم؛ ولی جلسات ما تعطیل نمی‌شود، بلکه به برنامه‌های دیگری تبدیل می‌شود. به لطف خدای متعال و به فضل الهی در اولین دوشنبه‌ی بعد از ماه مبارک رمضان، جلسات ادامه پیدا خواهد کرد.

ما‌ یک قرار دعای طرفینی هم با هم داریم. ماه مبارک رمضان وقت دعا است؛ مخصوصاً فرصت‌های ممتاز آن که شب‌های قدر هستند و در بین شب‌های قدر، دعا در شب بیست و سوم خیلی مطلوبیت دارد. اگر توفیق پیدا کنیم، شما را دعا خواهیم کرد؛ شما هم متقابلاً ما را دعا کنید تا از این ماه بهره‌ی معنوی داشته باشیم.

در مورد نحوه‌ی برنامه‌ریزی در ماه مبارک رمضان در جلسه‌ی گذشته توضیحاتی ارائه شد. با مراجعه به دعای 43 و 44 و 45 صحیفه و مناجات شریفه‌ی شعبانیه، دوستان می‌توانند برنامه‌ی خیلی خوبی را برای ماه مبارک رمضان آماده کنند. اگر تاکنون برنامه‌ریزی نکرده‌اید، این ‌یکی دو روز فرصت خوبی برای این کار است.

 

دعایی برای برقراری ارتباط بهتر با قرآن

همان‌طور که در جلسات گذشته عرض کردیم، دعای چهل و دوم‌ یک عطیه‌ی الهیه است. همه‌ی دعا‌های صحیفه همین طور هست، اما این دعا فوق‌العادگی خاصی دارد و سرّ آن این است که این دعا ‌یک طرح تفصیلی در برقراری نسبت بین ما و قرآن عظیم است که از زبان قرآن ناطق، شخصیتی مانند امام سجاد (علیه السلام) بیان شده است. انس و شناخت قرآن و باز شدن راه برای انس بیشتر با قرآن و قدرشناسی آن، امکان ویژه‌ای است که در این دعا فراهم می‌شود و بهانه‌ی آن هم ختم قرآن است.

ما با همین نگاه، در محضر امام سجاد (علیه السلام) از فرصت استفاده کردیم و این موضوع را تفصیل دادیم که 46 جلسه شد. ممکن است در این بین بحث‌های مناسبتی و ... هم داشته باشیم، اما حدود چهل مجلس درباره‌ی این دعای نورانی بحث شد. فرصت خیلی خوبی بود که هفتگی از قرآن سخن بگوییم و بشنویم. مراجعه کنید و بحث‌ها را ببینید، مخصوصاً به بخش‌های معرفتی در مورد قرآن کریم رجوع داشته باشید. البته بخش‌های رفتاری و آداب تلاوت و قرائت و تدبر هم خیلی مهم است.

شما نوعاً بحث را دنبال کرده‌اید و خوشبختانه جزوه‌هایش هم تقدیم شده است که بابت آن از دوستان تشکر می‌کنم.

 

بهار قرآن را قدر بدانید

فرصت ماه مبارک رمضان را که اساساً ماه قرآن است، قدر بدانید. قرآن شناسنامه‌ی ماه مبارک رمضان است و در این ماه همه‌ی ظرفیت‌هایش به شکل ویژه‌ای آشکارسازی و مضاعف می‌شود؛ لذا از نَفَس انسان مؤمن تا خواب و روزه و تفکر و ... همه برکت می‌یابد و در کرم حق تعالی ضرب می‌شود.‌

در این میانه اگر بخواهیم ‌یک عنوان را به صورت شناسه‌ی ماه مبارک رمضان قرار دهیم، خود قرآن کریم آن را روشن کرده و فرموده است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ؛[1] ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است». اگر می‌خواهید ماه رمضان را بشناسید، بدانید ماهی است که قرآن در آن نازل شد. اوج و قله‌ی ارتباط قرآن و ماه رمضان، در لیله القدر است. به‌قدری این ارتباط جالب است که فرموده‌اند تلاوت‌ یک آیه در ماه مبارک رمضان، برابر با ختم قرآن در غیر ماه مبارک رمضان است.[2] به همین دلیل شاید بتوان گفت تکیه‌ی اصلی مؤمنان در ماه رمضان باید ارتباط با قرآن باشد.

 

دستورالعمل ویژه‌ی اصحاب صحیفه در ماه مبارک رمضان

خوشبختانه شما ‌یک دوره‌ی عالی قرآن‌شناسی و آداب ارتباط با قرآن را گذرانده‌اید. حال شما بعد از گذراندن این دوره می‌خواهید وارد ماه مبارک رمضان شوید. ورود شما با ورود کسی که این دوره را نگذرانده است، خیلی تفاوت می‌کند. بهترین راه این است که به‌ یادداشت‌ها و جزوه‌ها مراجعه کنید و سطح ارتباط خود با قرآن کریم را در همین ماه مبارک رمضان ارتقا دهید. ما در مورد تفکر و تدبر و قرائت و ... گفته‌ایم، حال باید طبق همان آداب عمل کنیم. این را از خدای متعال بخواهید تا به شما توفیق دهد. دستورالعمل ویژه‌ی اصحاب صحیفه در ماه مبارک رمضان همین دعای چهل و دوم باشد.

ان‌شاءالله بعد از ماه مبارک رمضان که شرفیاب محضر شما شدیم، ببینیم که ارتفاعی در شخصیت و برنامه‌ها و نگاه و معرفت دوستان ایجاد شده است. زیست با قرآن کریم، رشد و ارتفاعی را نتیجه می‌دهد که دیگران می‌توانند درک کنند. معصوم فرموده است با قرآن نمی‌نشینید، مگر اینکه چیزی به شما اضافه یا کم می‌شود. وقتی شخص از محضر قرآن برمی‌خیزد، دانش و نور و هدایت به او اضافه شده و گناه و تاریکی از او کم شده است. حال فرض کنید در ماه مبارک رمضان با این ظرفیت ویژه در محضر قرآن هستید.

 

آیا صلوات ما موجب بالا رفتن مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌شود؟

بخش پایانی این دعا، همچون افتتاح و میانه‌اش صلوات است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شَرِّفْ بُنْيَانَهُ وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ وَ ثَقِّلْ مِيزَانَهُ وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ وَ قَرِّبْ وَسِيلَتَهُ وَ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ أَتِمَّ نُورَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ».

فهرستی از آرزو‌ها و تقاضا‌های انسان مؤمن در پرتو قرآن عظیم قرار گرفته، برای کسی که واسطه‌ی این فیض اکبر است؛ یعنی شخص پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله). ما دست به دعا می‌بریم و در مقام سپاس و تشکر از خدا می‌خواهیم که به خاطر این فیض که به ما رسیده، به او بالاترین پاداش‌ها را کرامت کند. این روش، روش خوبی است و حاصل جمع آن همین ‌یک جمله است: «اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».

در ادب مع النبی، صلوات همان ادب جامع است. قبلاً در این مورد نکته‌هایی را خدمت دوستان بیان داشته‌ایم. حاصل رفت و برگشتی که در صلوات ایجاد می‌شود، نور و رحمت و برکت و عافیت و عزت و عظمت برای مؤمنی است که صلوات می‌فرستد. اگر کسی صلوات بفرستد، متناسب با سطح معرفتی خود چنین برداشتی خواهد داشت.

اما آیا از رهگذر صلوات و دعای ما برای حضرت، چیزی به حضرت اضافه می‌شود؟ مثلاً شما اینجا می‌گویید: «وَ شَرِّفْ بُنْيَانَهُ»؛ ‌یعنی بنیان او را رفعت بده ‌یا ساختمانی که او ساخت و اسلامی که او به جامعه‌ی بشری تقدیم کرد ‌یا کرمی که او بنیان‌گذاری کرد، شرافت بده. ‌یا مثلاً در ادامه می‌گویید: «وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ»‌؛ یعنی حجت او را عظیم ‌یا فراگیر و غالب کن تا دل‌ها و اندیشه‌ها را تسخیر کند که این خیلی درخواست عالی است.

این‌همه براهین در مباحث خداشناسی و توحید و معادشناسی و امامت و ... از سوی پیامبر عظیم‌الشأن (صلی الله علیه و آله) ارائه شده است. حال شما تقاضا می‌کنید تا آن برهان، فراگیر شود.‌ یا مثلاً می‌گویید: «وَ ثَقِّلْ مِيزَانَهُ»؛ ‌یعنی مجموعه‌ی آثار و برکاتی را که از وجود مقدس او باقی مانده است، سنگین کن. البته در مورد این دعا احتمالاتی هست که ‌یکی آنکه‌ در مقایسه با اعمال دیگر انبیا، اعمال پیامبر را سنگین قرار بده.‌ یا مثلاً می‌گویید: «وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ» که همان «وَ اقبل شَفَاعَتَه» است؛ اما تأکید بیشتری در آن نهفته است. این هم به این معنا است که شفاعت حضرت در مورد سایر امت‌ها و امت اسلامی را بپذیر.‌ یا مثلاً می‌گویید: «وَ قَرِّبْ وَسِيلَتَهُ»؛ ‌یعنی وسیله‌ی او برای پیشبرد امور را نزدیک کن که مفهومی شبیه به مفهوم شفاعت است. «وَ بَيِّضْ وَجْهَهُ»؛ ‌یعنی چهره‌ی او را روشن قرار بده که این حکایت از آن است که آبرو و وجاهت او ‌یا دلبری و دلنوازی سیمای او را بیشتر قرار بده. «وَ أَتِمَّ نُورَهُ»؛ ‌یعنی نور او را تتمیم کن. «وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ»؛ ‌یعنی درجه‌ی او را نزد خودت رفیع قرار بده.

تا اینجا ما درخواست‌هایی را مطرح کردیم. آیا این درخواست ما تأثیری دارد؟! درخواست‌های ما قطعاً و بدون تردید، عرض ادب به ساحت مقدس حضرت است و این ادب، به او می‌رسد. ما از ذات مقدس خدای متعال برای این بنده‌ی برگزیده این خواهش‌ها را داریم و این خیلی مؤدبانه و قرین با ادب است. قطعاً در محضر خدای متعال، چنین دعایی مستجاب است و دعای مستجاب حداقل عرضه‌کننده‌ی ادب ما به ساحت مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و باعث شادمانی آن حضرت خواهد بود.‌

یک نکته‌ی دیگر هم قطعی است و آن اینکه حاصل این عرض ادب به ما برمی‌گردد و ما هم بهره‌مند می‌شویم.‌ یک نکته به عنوان محل کلام باقی می‌ماند و آن این است: آیا دعای ما سبب نورانی‌تر شدن پیامبر و افزایش رتبه و درجه‌ ‌یا پذیرش شفاعت ایشان می‌شود؟! مبنای این کمترین آن است که چنین تأثیری ندارد. برخی گفته‌اند تأثیر دارد و توضیحات شنیدنی هم دارند، اما بنده قانع نشدم. ما برای حرف خودمان مبنایی داریم و آن این است که فعلیت تامه در وجود مقدس آن حضرت وجود دارد و برهان او عظیم و شفاعت او مقبول است. این‌طور نیست که پذیرش شفاعت حضرت منوط به خواست ما باشد. حضرت بیاض الوجه است و درخشش و آبروی او مافوق همه است. اگر این‌طور به دعا‌ها نگاه کنید، تحصیل حاصل است.

با همه‌ی توضیحات و توجیهاتی که دیگران دارند، من قانع نشدم. من بیان می‌دارم که این باب ادب است و کلمات ما باید آهنگ مؤدبانه داشته باشد و به ساحت خدای متعال تقدیم شود. مثلاً طلب مغفرت برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خلاف ادب است. شما باید خواسته‌هایی را مطرح کنید که با ادب و تکریم و مقام منیع حضرت سازگار باشد. این ادب را اولیا به ما آموخته‌اند و ما طبق همان باید عمل کنیم. رضای خدا و رضای رسول در این خواهش مؤدبانه وجود دارد و نتیجه‌ی آن رضایت، به خود ما برمی‌گردد و باز ما از این رهگذر به خودمان رسیدگی می‌کنیم.

من ‌یک وقت به برهان آن آقایان مقداری قانع شده و نقلی هم در جلسه کرده بودم، اما سخن فعلی‌ام، ناسخ آن نقل است. معتقدیم این‌گونه نیست که دعای ما چیزی به حضرت اضافه کند. احساس می‌کنم اگر این را بگوییم، مقام و شکوه حضرت را درک نکرده‌ایم.

 

حوض کوثر، اوج لطف خدای متعال به بندگانش

حال برمی‌گردیم و می‌گوییم: «وَ أحْيِنَا عَلَى سُنَّتِهِ»؛‌ زیست ما مطابق با سبک زندگی و سنت آن حضرت باشد. «وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ»؛ طبق دین آن حضرت زندگی کنیم و موافق با دین آن حضرت دنیا را ترک کنیم.

در مقام دعا تفصیل و تنوع تعبیر، مطلوب است؛ چراکه با معشوق سخن می‌گویید. لذا در ادامه می‌گوییم: «وَ خُذْ بِنَا مِنْهَاجَهُ»؛‌ خدا‌یا ما را بر این راه روشن بگیر. این به آن معنی است که ما را در این راه نگاه دار. «وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَهُ»؛‌ در این راه جلو رویم که راه بندگی تو و صراط مستقیم است. «وَ اجْعَلْنَا مِنْ أهْلِ طَاعَتِهِ»؛ ما جزء گروهی باشیم که در مقام طاعت از پیامبر و تبعیت از وجود مقدس او جدی و استوار هستند. «وَ حْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ»؛‌ ما در حلقه‌ی ‌یاران و اصحاب مورد پسند حضرت باشیم و با آنان محشور شویم.

«وَ أوْرِدْنَا حَوْضَهُ»؛‌ ما را بر حوض او وارد کن. تعبیر حوض از آن تعابیر عالی است و محل وفاق فریقین است. طبق روایات اهل سنت و منابع ناب اهل بیت، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) صاحب حوض است. اما اینکه این حوض و این آب و این قدح و این جام و این ساقی چیست، بحث دیگری است که هوش از سر انسان می‌برد.

آبشار لطف الهی از عرش به احترام این بنده‌ی برگزیده جاری می‌شود که اوج لطف خدای متعال است و در اختیار و در دسترس آن بزرگوار قرار می‌گیرد. نام آن حوض و نهر و آبشار، کوثر است. البته برخی از اهل دقت گفته‌اند پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو حوض دارد که‌ یکی قبل مرصاد و صراط است و دیگری در بهشت است. خواسته‌اند بین روایات موجود در این زمینه جمع کنند. حوض مشهور به حوض کوثر، همان حوض بهشتی است. ما اینجا می‌گوییم ما را بر آن حوض وارد کن و «وَ اسْقِنَا بِكَأْسِهِ»؛ ما از جام مخصوص او بنوشیم. این حوض، حوض ولایت الهیه است و آنجا صاحب منصب، علی ابن ابیطالب (علیه السلام) است. اگر کسی از قدح ولایت علی (علیه السلام) در این عالم نوشید، ان‌شاءالله از دست خود حضرت از حوض کوثر خواهد نوشید.

 

چند درخواست‌ از خداوند برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

«وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً تُبَلِّغُهُ بِهَا أَفْضَلَ مَا يَأْمُلُ مِنْ خَيْرِكَ وَ فَضْلِكَ وَ كَرَامَتِكَ إِنَّكَ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ فَضْلٍ كَرِيمٍ»؛ ما از تو صلوات و درودی را می‌خواهیم که خود حضرت آرزوی آن را دارد. آنچه او از تو می‌خواهد، همان را به او بده که رحمت و فضل واسعه‌ی تو است.

«اللَّهُمَّ اجْزِهِ بِمَا بَلِّغَ مِنْ رِسَالاتِكَ وَ أدِّى مِنْ آيَاتِكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِكَ أَفْضَلَ مَا جَزَيْتَ أحَداً مِنْ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ الْمُصْطَفَيْنَ»؛ این قسمت دقیقاً مربوط به نزول اجلال آیات قرآن کریم است.‌ یعنی خدا‌یا به خاطر آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسالات و پیام‌های تو را به ما رساند و آیات تو را ادا کرد و برای بندگان تو خیرخواهی کرد و برای تحقق خواسته‌های تو مجاهدت کرد، پاداشی بسیار بافضیلت‌تر از آنچه به فرشتگان و انبیا و مقربین دادی، به او عطا کن.

«وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ»؛ طیبین و طاهرین برای آل، صفتی بسیار جذاب است. تا سخن از آل نیاید، دعا و صلوات شما ناقص و ابتر است و مقبول نیست. وقتی از آل سخن به میان می‌آید، دعای شما تتمیم و تکمیل می‌شود.

خدا‌یا آنچه را امام سجاد (علیه السلام) در دعای چهل و دوم خواسته‌اند، درباره‌ی ما و همه‌ی دوستان حضرت و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) مستجاب بفرما.

 



[1]. بقره: 185.

[2]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج96، ص340.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *