متن درس‌هایی از دعای بیستم صحیفه سجادیه، جلسه «۲۲» 1400/6/8


پیوند های مرتبط »
فایل pdf
 متن درس‌هایی از دعای بیستم صحیفه سجادیه، جلسه «۲۲»
درباره هرکدام از این چهار نکته هم امام سجاد (علیه‌السلام) در عالی‌ترین سطح هدف‌گذاری کرده؛ درباره ایمان فرمود اکمل، درباره یقین فرمود افضل، درباره نیت و عمل هم فرمود احسن. پس عالی‌ترین سطح ممکن در هر یک از این فضائل را باید در زندگی خودمان هدف‌گذاری کنیم و به این سمت حرکت کنیم. اگر انسان با نقشه راه درست و با برنامه و نیز تحت عنایت اولیای خدا و با راهنمایی آنان حرکت کند، همهی عمرش را هم سرمایه‌گذاری و مجاهدت کند، امید است که به فتوحاتی دست پیدا کند. اگر به مقصد نرسد، حداقل تا نزدیکی‌های این مقاصد می‌تواند سفر کند و حرکت داشته باشد. چنین کسی می‌شود گفت به مکارم‌الاخلاق و مرضیه‌الافعال رسیده؛ یعنی هم اخلاقش به جایگاه مکرومت رسیده، هم افعال و کارهایش در جایگاه پسندیده قرار گرفته.

موضوع بحث ما دعای بیستم صحیفه مبارکه سجادیه و بخش مقدماتی این دعای نورانی است. به موضوع بسیار اساسی و حیاتی رسیدیم. حضرت در جمله اول فرمودند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ». عرض کردیم این چهار رکن، ارکان اربعه سعادت و خوشبختی برای انسان و چهار رکن اصلی مکارم الاخلاق محسوی می‌شود. نخست ایمان است، سپس یقین، آنگاه نیت و سرانجام عمل است.

درباره هرکدام از این چهار نکته هم امام سجاد (علیه‌السلام) در عالی‌ترین سطح هدف‌گذاری کرده؛ درباره ایمان فرمود اکمل، درباره یقین فرمود افضل، درباره نیت و عمل هم فرمود احسن. پس عالی‌ترین سطح ممکن در هر یک از این فضائل را باید در زندگی خودمان هدف‌گذاری کنیم و به این سمت حرکت کنیم. اگر انسان با نقشه راه درست و با برنامه و نیز تحت عنایت اولیای خدا و با راهنمایی آنان حرکت کند، همه‌ی عمرش را هم سرمایه‌گذاری و مجاهدت کند، امید است که به فتوحاتی دست پیدا کند. اگر به مقصد نرسد، حداقل تا نزدیکی‌های این مقاصد می‌تواند سفر کند و حرکت داشته‍ باشد. چنین کسی می‌شود گفت به مکارم‌الاخلاق و مرضیه‌الافعال رسیده؛ یعنی هم اخلاقش به جایگاه مکرومت رسیده، هم افعال و کارهایش در جایگاه پسندیده قرار گرفته.

 

اهمیت و ارزش عمل در آینه آیات

به محور عمل رسیدیم، عرض کردیم باید درباره عمل نیز درنگ کنیم و خدمت عزیزان یادآوری داشته باشیم. در باب اهمیت عمل کافی است به قرآن کریم مراجعه کنید. راهی جز عمل وجود ندارد و انسان فقط از طریق عمل، خودش را به این مقاصد عالی می‌رساند. عمل، میوه شیرین ایمان و یقین و نیت است؛ زیرا همه‌ی اینها برای این است که انسان به عمل برسد.

امروز با مراجعه به قرآن کریم و روایات پیامبر اعظم و ائمه هدی (سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین) سعی می‌کنم جایگاه عمل را در جغرافیای معارف الهی نشان دهم. بعد از اینکه این جایگاه برای ما ترسیم شد، قواعد بهسازی اعمالمان را مرور خواهیم کرد. بحثی هم درباره آفات عمل خواهیم داشت. سپس سراغ مصادیق بهترین و زیباترین اعمال در قرآن کریم و روایت می‌رویم.

 

1. عمل صالح سرچشمه حیات طیّبه

عمل در شخصیت انسان و تکامل انسانی و حیات طیّبه، جایگاهی استراتژی و حتی فوق‌استراتژیک دارد. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم برای بار یافتن انسان به حیات طیّبه، دو رکن را مشخص کرده و فرموده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً؛[1] هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏‌اى حيات [حقيقى] بخشيم». اگر کسی اهل عمل صالح‍ باشد و وارد میدان عمل ‌شود ـ فرقی نمی‌کند زن باشد یا مرد ـ، البته با فرض اینکه از ایمان بهره‌مند است و انجام دادن عمل صالح روش جاری زندگی‌اش است، نه‌اینکه یک بار کار خوبی انجام دهد، حتماً به حیت طیبه دست پیدا می‌کند. تأکیدهای عجیبی در این آیه است.

اصطلاح حیات طیّبه که تعبیر خیلی زیبایی هم هست، فقط یک‌بار در قرآن کریم و در همین آیه آمده. در ادامه هم فرمود: «وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ و مسلّماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند، پاداش خواهيم داد». خداوند تبارک و تعالی با چنین کسی این‌گونه رفتار خواهد کرد که بهترین عملش را نصاب برای پاداش به او قرار خواهد داد.

ترکیب آیه خیلی بالطافت می‌خواهد بگوید چیزی که کار را به سرانجام می‌رساند، عمل است؛ البته عملی که پشتوانه‌اش ایمان است. عاملی که انگیزه می‌بخشد و حرکت می‌دهد، ایمان است. ولی چیزی که شما را به مقصد می‌رساند، که حیاة طیبه‍ و سعادت دنیا و آخرت‍ باشد، عبارت است از عمل. به نظر می‌رسد که آیه می‌خواهد تأکید ویژه‌ای روی موضوع عمل داشته‍ باشد. پس در منطق قرآن کریم، حیات طیّبه دو رکن دارد:‌ ایمان و عمل صالح.

 

2. همسنگ دانستن اعمال معمولی با بهترین اعمال

آیه بعدی این است: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ؛[2] پس هر كه كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود و ماييم كه به سود او ثبت مى‏كنيم».

هنر مؤمن تبدیل فانی به باقی است. ایمان، شخصیت انسان مؤمن را به کارگاهی تبدیل می‌کند برای تبدیل فانی به باقی. البته چنین چیزی صبر می‌خواهد؛ صبر با همه‌ی مراتبش. در مورد حیات طیّبه نیز صبر پیش‌نیاز است؛ چنان‌که در آیه قبلش می‌فرماید: «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛[3] آنچه پيش شما است، تمام مى‌شود و آنچه پيش خدا است، پايدار است و قطعاً كسانى را كه شكيبايى كردند، به بهتر از آنچه عمل می‌کردند، پاداش خواهيم داد». عبارت «بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» در هر دو آیه تکرار می‌شود؛ گویا خدای متعال تشویقیِ ویژه‌ای می‌دهد تا شما وارد میدان عمل شوید. در بین اعمالتان کارهایی دارید که از نظر حسن و زیبایی در قله است. فرمود من کارهای دیگر شما را با آن کارتان محاسبه می‌کنم. پاداش بسیار بزرگی است. اگر مثلاً یک بیست گرفتید، بقیه را هم برایتان بیست محاسبه می‌کند. کریم است و با ما کریمانه محاسبه می‌کند؛ وگرنه هیچ‌کس نجات پیدا نمی‌کرد.

همان ترتیب عمل صالح و ایمان نیز دوباره تکرار می‌شود. کسی که دائم از جنس کارهای شایسته و نیک انجام می‌دهد و اهل ایمان هم هست، تلاشش نادیده انگاشته نخواهد شد. تلاشی که می‌کند و عمل صالحی که انجام می‌دهد، از بین نمی‌رود و نادیده گرفته نمی‌شود. چرا؟ چون این ما هستیم که برایش می‌نویسیم. وقتی ما می‌نویسیم، دیگران چه بنویسند و چه ننویسند؛ چه از او تقدیر بکنند و چه نکنند؛ چه رتبه‌ای برایش قائل شوند و چه نشوند؛ اصلاً اهمیتی ندارد. بنابراین هیچ کار و تلاشی وقتی مؤمنانه باشد، از دست نخواهد رفت. قابل توجه کسانی که چشم امیدشان به پاداش از طرف دیگران است و معمولاً هم ناکام می‌مانند. به‌قول قرآن: «خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ؛[4] در دنيا و آخرت زيان‌ديده است. اين است همان زيان آشكار». آخرت که دستشان خالی است، در دنیا هم چیزی نصیبشان نمی‌شود.

 

3. هیچ عملی نادیده گرفته نمی‌شود

دیگر آیه مدنظر، این آیه است: «وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا؛[5] و كسانى كه كارهاى شايسته كنند ـ چه مرد باشند يا زن ـ درحالى‌كه مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مى‌شوند و به‌قدر گودىِ پشت هسته خرمايى مورد ستم قرار نمى‏گيرند». آیه، همانند آیات قبل، با عمل شروع می‌شود و کلمه صالح هم جمع بسته شده است که یادآوری می‌کند میدان عمل نیک و شایسته، خیلی فراخ و گسترده است. تنوع و اقسام و فراوانیِ عرصه‌های عمل صالح پیش‌ِروی شما هست. «وَهُوَ مُؤْمِنٌ» اهل ادب می‌گویند این واو، واو حالیه است؛ یعنی درحالی‌که او اهل ایمان است، وارد بهشت می‌شود، بدون اینکه اندکی به آنها ظلم شود. هرچه انجام داده باشند، در ترازوی لطف الهی قرار می‌گیرد. لطف بالاتر از عدل است. اینجا خدای متعال کریمانه با بنده‌هایش روبرو می‌شود. اعمال با ترازوی کرم پروردگار متعال سنجیده می‌شود و هیچ عملی نه‌تنها گم نمی‌شود، بلکه چند برابر خواهد شد.

 

4. خداوند در محاسبه اعمال بد و نیک، یکسان عمل نمی‌کند

«وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا؛[6] و هر كس كارهاى شايسته كند، درحالى‌كه مؤمن باشد، نه از ستمى مى‌هراسد و نه از كاسته شدن [حقش]». مؤمن اصلاً نگران اینکه مورد ستم قرار گیرد و حقش نادیده انگاشته شود، نیست؛ زیرا چنانچه سرسوزنی عمل صالحی انجام داده باشد، نزد خدای متعال محفوظ است. البته نقطه مقابلش این است که فرمود: «وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا؛[7] و هر كس كار بدى بياورد، جز مانند آن جزا نيابد». با کسی که کار ناشایستی انجام داده، به اندازه خود آن کار ناشایست برخورد خواهد شد. در اعمال بد، مقیاس عدل است؛ اما عمل صالح، به محیط کرم و لطف می‌رود و پاداشش حداقل ده برابر می‌شود.

خدای متعال چطور با ما صحبت کند تا بیدار شویم؟ چرا این‌قدر غافل هستیم؟ اگر کسی وارد میدان عمل صالح شود، آقا‍ باشد یا خانم، هیچ فرقی نمی‌کند، وارد بهشت خواهد شد و در بهشت، خارج از محاسبات از او پذیرایی خواهد شد: «يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ؛[8] و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏يابند». آنجا هیچ اندازه‌ای برای ضیافت وجود ندارد.

 

پیوستگی و ملازمت ایمان و عمل صالح در قرآن

طبق منطق قرآن در باب عمل، همان‌طور که در این آیه و آیات مشابهش دیده می‌شود، همیشه بین ایمان و عمل صالح، همراهی و به‌هم‌پیوستگی وجود دارد. خدای متعال می‌خواهد بگوید این‌دو هم‌آغوش هم هستند و مثل دوقلوهای به‌هم‌چسبیده‌اند که از هم جدا نمی‌شوند. همیشه دستشان در دست همدیگر است و دو دوست جدایی‌ناپذیرند.

 

5. انسان جز حاصل تلاش خود را درو نمی‌کند

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم به‌صورت یک قاعده عمومی فرموده است: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى؛[9] و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست و [نتيجه] كوشش او به‌زودى ديده خواهد شد». از این واضح‌تر، محکم‌تر، باصلابت‌تر و جدی‌تر نمی‌شود گفت. سعی اینجا همان عمل است؛ منتها عملی که با تحرک و کوشیدن همراه است. درباره نماز جمعه هم فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ؛[10] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون براى نماز جمعه ندا درداده شد، به‌سوى ذكر خدا بشتابيد». به سمت نمازجمعه بروید، اما نه رفتن عادی؛ رفتن باسرعت که هرکس شما را دید، بفهمد به سمت مقصدی می‌روید که آن را خیلی دوست می‌دارید و هدف‌گذاری کرده‌اید.

اینجا هم از واژه سعی به جای عمل استفاده شده. اینکه فرمود: «وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى»، یعنی تا به خودت بیایی، این پرده کنار می‌رود و آن‌طرف چیزی که به شما ارائه خواهند کرد، سعی شما است.

 

6. شاهدان اعمال انسان

با همین قاعده خداوند تبارک و تعالی همه را به عمل دعوت می‌کند و می‌فرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[11] و بگو [هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد كه به‌زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست و به‌زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد. پس ما را به آنچه انجام مى‏داديد، آگاه خواهد كرد». آیه خطاب به پیغمبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) است و با «قُل» شروع می‌شود. تاکنون چند بار عرض کرده‌ایم آیاتی که با «قُل» شروع می‌شود، دارای تأکید است و معلوم است پیام خیلی جدی وجود دارد. برخی سوره‌ها با «قل» شروع می‌شوند، مانند سوره‌های کافرون، توحید، فلق و ناس که به چهار قل مشهور است. تعدادی از آیات مثل این آیه کریمه نیز با «قل» شروع می‌شوند. آیه خیلی صریح می‌گوید: «وَقُلِ اعْمَلُوا». هر کاری می‌خواهید انجام دهید، ولی بدانید خدای متعال عمل شما را می‌بیند و پیامبر اعظم و ائمه هدی (سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین) شاهدان اعمال شما هستند. پس از این زیست موقت بسیار کوتاه، شما را به سوی خدایی برمی‌گردانیم که اینجا با وصف «عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ» معرفی شده است. شما را پیش کسی می‌برند که آشکار و نهان شما را می‌داند و او به شما خبر خواهد داد که چه کرده‌اید.

 

7. جدایی‌ناپذیری انسان از اعمالش

اما آیه بعدی: «وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا؛[12] و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته‏ايم و روز قيامت براى او نامه‏اى كه آن را گشاده مى‌بيند، بيرون مى‏آوريم». عمل شما به گردن شما آویخته است و از شما جدایی‌ناپذیر است. کاری که شما انجام می‌دهید، به هویت شما متصل است و با وجود شما متحد است و از شما جدا نخواهد شد. در قیامت مجموعه آنچه انجام داده‌اید، ثبت و ضبط‌شده و دقیقاً عینش به شما عرضه خواهد شد. کتاب اعمال انسان با کتابی که ما اینجا می‌شناسیم، فرق می‌کند؛ منتها شباهتی هم دارد. کتاب یعنی چیزی که از آن چیزی جا نمانده؛ حکایت از چیزی است که نوشته و ثبت و حفظ می‌شود. در آیه بعدش فرمود: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا؛ نامه‏ات را بخوان، كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى». امروز برای اینکه بخواهیم به حسابت برسیم، قضاوت خودت کفایت می‌کند. حالا خودت بگو چه‌کار کنیم با کارهایی که انجام دادی؟

 

8. همه‌ی اعمال در کتاب الهی محفوظ است

آیه دیگر درباره حساسیت و اهمیت و جایگاه عمل، آیه‌ ۶۱ سوره مبارکه یونس (علیه‌السلام) است که پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را مکرر می‌خواندند و اشک می‌ریختند. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ؛ و در هيچ كارى نباشى و از سوى او [=خدا] هيچ [آيه‏اى] از قرآن نخوانى و هيچ كارى نكنيد، مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آنگاه كه بدان مبادرت مى‏ورزيد و هم‏وزن ذره‏اى، نه در زمين و نه در آسمان، از پروردگار تو پنهان نيست. و نه كوچك‌تر و نه بزرگ‌تر از آن چيزى نيست، مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده] است».‌ در آیه بعد هم می‌فرماید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى‌شوند».

آیه بسیار عجیبی است. وسط میدان عمل توجه داشته باش که در هر وضعیتی که باشی، ازجمله وقتی که قرآن تلاوت می‌کنی ـ که این اشاره خیلی لطیف است ـ ما شاهد شما هستیم. ابتدا خطاب به پیامبر بود، ولی در ادامه بسطش می‌دهد و خطاب به جمع می‌شود. از لحظه‌ای که تصمیم به عمل می‌گیرید و تصویر ذهنی آن عمل و تصور و تصدیقش را دارید، بعد عزمش را دارید و درنهایت اقدام می‌کنید، همه را می‌داند. نیت در قلب و ذهن شما شکل می‌گیرد. در تمام این لحظه‌ها، ما با شما و شاهد شما هستیم. ذره‌ای و کمتر از ذره‌ای، نه در زمین و نه در آسمان، گم نمی‌شود. اینها همه در کتاب علم الهی ثبت است و چیزی گم نمی‌شود. اینها همه در ساختار شخصیت و کتاب وجود شما نوشته و محاسبه می‌شود. این گنجینه صیانت و حفظ می‌شود تا پیشگاه پروردگار متعال می‌رود. چیزی کم و کسر نمی‌شود.

اگر انسان به این آیات ایمان بیاورد، چه حال و وضعی پیدا می‌کند؟ الحمدلله شما ایمان دارید، خدا تقویت و روزافزونش کند.

 

9. حتی یک ذره هم محاسبه می‌شود

در قرآن آیات فراوانی درباره عمل وجود دارد، ولی سوره مبارکه زلزال خیلی عجیب است. توصیه شده که این سوره را زیاد بخوانید. اگر چهار بار بخوانید، مثل این است که کل قرآن را خوانده‌اید. اگر انسان سه بار سوره مبارکه توحید را بخواند ـ البته نه هر خواندنی، بلکه خواندن باکیفیت ـ گویا کل قرآن را خوانده ‍است. در روایت زیبایی، پیامبر به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) سفارش کردند که قبل از خواب سه بار سوره توحید را بخواند. درباره سوره مبارکه زلزال چهار بار آمده که نشان می‌دهد این سوره خیلی باعظمت است. عربی خدمت پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و به حضرت عرضه داشت که من مشغول چوپانی هستم و سرم شلوغ است. از آنچه خدا به تو آموخته به من بياموز. حضرت، او را به یکی از یارانش سپرد و او هم سوره مبارکه زلزال را برایش تلاوت کرد. چنان این سوره بر قلب او ظهور کرد و جانش را سرشار کرد که گفت: همين مرا كافى است! وقتی داشت می‌رفت، حضرت فرمود: او فقيه شد و بازگشت![13] یعنی همه‌ی آن چیزی که باید بگیرد، گرفت و رفت. حتی یک سوره هم انسان را فقیه می‌کند، اگر اجازه دهد که سوره وارد قلبش شود و به عمق جانش بنشیند. اما سوره زلزال: «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ آنگاه كه زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود، و زمين بارهاى سنگين خود را برون افكند، و انسان گويد [زمين] را چه شده است؟ آن روز است كه [زمين] خبرهاى خود را باز گويد، [همان‌گونه] كه پروردگارت بدان وحى كرده است. آن روز مردم [به حال] پراكنده برآيند تا [نتيجه] كارهايشان به آنان نشان داده شود. پس هر كه هموزن ذره‏اى نيكى كند، [نتيجه] آن را خواهد ديد و هر كه هموزن ذره‏اى بدى كند، [نتيجه] آن را خواهد ديد».

مثقال ذره، کوچک‌ترین واحدی است که دیگر از آن کمتر در مقیاس‌های عرفی نمی‌توان تصور کرد. در محاسبات عرفی کوچک‌ترین چیزی که چشمتان می‌بیند، غباری است که گاهی در اشعه نور خورشید یا پروژکتور می‌بینید که چیزهای ریزی آن وسط در حرکت هستند. چنانچه به این اندازه کار خوب یا ناپسند داشته باشید، آن را خواهید دید و در محاسبه الهی از بین نخواهد رفت.

 

هیچ فرصتی را برای عمل از دست ندهید

اولیای خدا تأکید می‌کنند که فرصت زندگی‌تان را برای عمل غنیمت بشمرید. چیزی که ایمان را پرورش می‌دهد و کامل می‌کند و در وجود شما ریشه‌دار می‌کند، عمل است. در روایت است: «الإيمانُ عملٌ كلُّهُ؛[14] ايمان سراسر عمل است». خیال نکنید ایمان و عمل از هم جدا هستند.

شما فقط یک فرصت دارید و آن حضورتان در این دنیا است. اجلی دارید ناشناخته که معلوم نیست کِیْ از راه خواهد رسید. امروزه هم کرونا شتاب‌دهنده شده، روزانه صدها نفر می‌میرند و مرگ برای مردم عادی شده است. یکی از امام‌جمعه‌های خیلی خوب ما که اخیراً ایشان را به یکی از شهرهای محروم فرستادیم، خودم هم خیلی پسندیدمش برای امام جمعگی، حدود پنج شش ماه مستقر بود تا اینکه مبتلا شد و ریه‌اش درگیر زیاد شد. با آنکه حدود چهل‌وپنج سال دارد، اما حالش بسیار بد است.

کرونا سطح مرگ‌آگاهی را در جامعه افزایش داد. درست است که منحوس است، ولی هر بلیه‌ای در این عالم‍، در متنش خیراتی هم نهفته است. ازجمله توجه به مرگ است که به ما نزدیک‌ است و پیر و جوان نمی‌شناسد. غرض اینکه فرصت مختصری در این دنیا دارید، تا چشمتان را به هم بگذارید، تمام می‌شود. مواظب فرصت باشید و مبتلای به اَمل و آرزو نشوید. تمام فرصت‌هایتان را به عمل تبدیل کنید؛ تا می‌توانید کار کنید؛ البته با کیفیت و طبق چیزی که مرضی خدای متعال است، کار کنید. جریان اقدام خودتان را با نقشه رضایت الهی هماهنگ سازید و فرصتی را بدون عمل نگذارید. ما که فرصت‌های زیادی از دستمان رفت، شما نگذارید که فرصت از دست‌تان برود.

برخی دائم می‌گویند فردا، حالا آنکه فردا شوخی است و امروز واقعی است. چرا؟ چون هیچ‌کس نمی‌داند فردا زنده است یا نه. انسان باید نقد را بچسبد و از دست ندهد. فردا، نسیه است. اگر درکش کردیم، برایش برنامه‌ریزی می‌کنیم، ولی الآن را باید محکم بچسبیم. کسانی در زندگی‌شان به سعادت رسیدند که الآن را درک و دریافت کردند. کسی که امروز را درک کرد، به سعادت رسید و بیچاره کسانی هستند که به امید فرداها، امروزشان را از دست می‌دهند.

 

تأکید امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر عمل

نمی‌دانیم این نفس تا کیْ هست. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقَاءِ؛[15] عمل كنيد، اكنون كه عمرتان باقى است». تا نفس شما می‌آید، عمل کنید؛ عمل هم با همان معنای بسیار گسترده منظور است. صالحات متنوع پیشِ‌روی شما است و در هر شرایطی شما می‌توانید عمل کنید. منتها هرچه انسان سرحال‌تر و جوان‌تر باشد، بیشتر و بهتر می‌تواند عبادت کند. تا زمانی که زبان، چشم، دست و پایتان کار می‌کند، عمل صالح انجام دهید و چیزی از فرصت‌ها را جا نگذارید. در بیان دیگری امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «العَمَلَ العَمَلَ، ثُمَّ النِّهايَةَ النِّهايَةَ، و الاستِقامَةَ الاستِقامَةَ، ثُمَّ الصَّبرَ الصَّبرَ، و الوَرَعَ الوَرَعَ، إنَّ لَكُم نِهايَةً فَانتَهوا إلى نِهايَتِكُم؛[16] به جِد، عمل كنيد و حتماً آن را به پايانش رسانيد و در آن پايدارى كنيد، آنگاه سختْ شكيبايى ورزيد و به‌راستى پارسا باشيد. همانا شما را پايانى است؛ پس، خود را به آن پايان (بهشت) رسانيد». این روایت نورانی یادآوری می‌کند کاری را که شروع کردید، به انتها برسانید. البته نیاز به استقامت دارد؛ لذا استقامت بورزید، مقاومت کنید و تحمل داشته باشید. در تمام فرایند عمل، همیشه مراقب خطوط قرمز باشید و به قرق‌های الهی نزدیک نشوید. هرکدام از شما سرانجامی دارد و هدفی را در زندگی خودش دنبال می‌کند، به سمت هدف‌های بزرگی که خدای متعال برای شما می‌پسندد و خودتان هم انتخابش می‌کنید، حرکت کنید.

این جمله هم از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است که فرمودند: «الیَوم یَومُ العَمَلِ وَ لاَ حِسَابٍ وَ غَداً یَومُ الحِسَابِ وَلاَ عَمَلٍ؛[17] امروز، روز عمل کردن است و روز حسابرسی نیست و فردا روز حسابرسی است و روز عمل کردن نیست». از این منظر که نگاه کنید، می‌فهمید که فرصت زندگی در دنیا چقدر قیمتی است. لحظه‌لحظه و آن‌به‌آن و ثانیه‌به‌ثانیه‌اش قیمت دارد و انسان می‌تواند آن را به عمل صالح تبدیل کند.

حضرت سجاد (علیه‌السلام) در صحیفه می‌فرماید شخص نگاه می‌کند، می‌بیند فرشته مرگ روبرویش ایستاده، تیرش را به چله کمانش گذاشته؛ تیری که خطا نمی‌رود. التماس و تمنا هم اثری ندارد. تا انسان به خودش بیاید، آن لحظه که اسمش اجل است، از راه خواهد رسید. کتاب عمل بسته می‌شود و کتابِ حسابْ باز. امروز شما در سرایی هستید که فقط موقف عمل است و با شما حساب نمی‌کنند. اگر گاهی پاداشی به کسی داده می‌شود، یا پاداش اعتباری است یا همان پاداش نیز به عمل انسان برمی‌گردد. خیال نکنید به حساب شما رسیده‌اند؛ نه، فردا وارد جایگاهی خواهید شد که در آنجا فقط حساب است و هیچ خبری از اینکه بخواهید عملی انجام دهید، نیست. کتاب عمل انسان را می‌بندند.

 

تنها راه درک ولایت ائمه

امام رضا (علیه‌السلام) به نقل از امام باقر (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «لا يُنالُ ما عِندَ اللّه ِ إلاّ بِالعَمَلِ؛[18] آنچه نزد خدا است، جز با عمل به دست نمى‌آيد». به‌صراحت به ما و شما گفته‌اند به پاداش‌هایی که پیش خدای متعال هست و به شما بشارت داده شده، امکان ندارد برسید، مگر با عمل. نص قرآن کریم نیز به ما می‌گوید: «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ؛[19] و براى هر يك از آنچه انجام داده‏اند، مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى‌كنند، غافل نيست». بار یافتن به تمام درجاتی که پیش خدای متعال برای انسان مؤمن در نظر گرفته شده، فقط و فقط و فقط با عمل امکان‌پذیر است. بهره‌مندی از پذیرایی‌های ویژه‌ای که خدای متعال برای مؤمنین در نظر گرفته، فقط با عمل ممکن است.

امام باقر (علیه‌السلام) در روایت دیگری فرمودند: «وإنّ وِلايَتَنا لا تُدرَكُ إلّا بِالعَمَلِ؛[20] بی‌گمان ولایت ما جز با عمل به دست نمی‌آید». علم فقط می‌تواند راه را به ما نشان بدهد. امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) فرمود: «العِلمُ يُرشِدُكَ؛ علم، راهنمايي‌ات مى‌كند». علم، شما را هدایت می‌کند به سمت چیزی که مایه رشد شما است؛ اما چیزی که شما را می‌رساند، عمل است: «و العَمَلُ يَبلُغُ بِكَ الغايَةَ؛[21] و عمل تو را به هدف مى‌رساند».

خداوند تبارک و تعالی به ما و شما توفیق بدهد، جلسه بعد قواعد عمل پسندیده را از منظر قرآن کریم و کلمات اولیای خدا به شما تقدیم کنیم. آن قواعد هم خیلی مهم و شنیدنی هستند. بعضی‌هایش را در همین مباحثات گفتیم‌، منتها آنجا به‌صورت جمع‌بندی‌شده تقدیم خواهیم کرد.

خدای متعال را به حق اولیاء و مقربان درگاهش قسم می‌دهیم توفیق ایمان و عمل صالح را در همه‌ی عمر به ما کرامت بفرماید. نظام و رهبر و انقلاب اسلامی و ملت ما را در کنف حمایت ولی‌اش حفظ بفرماید. این ملت را همراه با این رهبر عزیز به عالی‌ترین آرزوهایشان که ظهور موفور سرور ولی الله الاعظم است، برساند. ویروس منحوس کرونا را از جامعه ارادتمندان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و همه‌ی مردم عالم دور بفرماید. بیماران را شفا کرامت بفرماید. کسانی که به جمع ما حق دارند و دستشان از دارالعمل کوتاه شده و به دارالحساب رفته‌اند، مشمول مغفرت و رحمت خود قرار دهد. این سفر را بر ما آسان کند. ارواح مطهر شهدا، امام راحل عظیم‌الشأن، شهدای امروز، یعنی شهید رجایی و شهید باهنر را با سالار شهیدان محشور کند.

 



[1]. نحل: 97.

[2]. انبیاء: ۹۴.  

[3]. نحل: 96.

[4]. حج: 11.

[5]. نساء: 124.

[6]. طه: 112.

[7]. انعام: 160.

[8]. غافر (مؤمن): 40.

[9]. نجم: 39ـ40.

[10]. جمعه: 9.

[11]. توبه: 105.

[12]. إسراء: ‌13.

[13]. عبدعلی‌بن جمعه حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج5، ص650.

[14]. کلینی، كافي، ج2، ص35.

[15]. نهج‌البلاغه، خطبه237.

[16]. نهج‌البلاغه، خطبه176.

[17]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص318.

[18]. شیخ طوسی، الأمالي، ص370.

[19]. أنعام: 132.

[20]. شیخ صدوق، مصادقة الإخوان، ص۱۳۶.

[21]. آمدی، غرر الحكم، حدیث 2060.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *