متن رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام، حق حج«۲» 1394/7/5


پیوند های مرتبط »
جزوه pdf
متن رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام، حق حج«۲»

فاجعه منا، نشان‌دهنده بی‌کفایتی آل سعود است

عرض تسلیت دارم به محضر مبارک حضرت بقيت الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به خاطر فاجعه بزرگی که در منا رخ داد و تسلیت به محضر رهبر عالی‌قدر و امت گرامی به ویژه خانواده‌های عزیز و محترمی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادند. خدای تبارک و تعالی همه‌ی آنها را با پیامبر اعظم و أئمّه هدی (سلام الله علیهم أجمعین) محشور کند. در شرایط خیلی خوب، پاکیزه، مطهر و نورانی، بعد از قرائت مناجات سیدالشهدا (علیه السلام)، بعد از وقوف در عرفات و مشعر، در بهترین وضعیت و بهترین حال، در حضور مولایشان حضرت ولی الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به لقاءالله پیوستند. امیدواریم خداوند تبارک و تعالی همه این عزیزان را همچنان که رهبر عزیز و عالی قدرمان به زیبایی و حکیمانه فرمودند، از مصادیق این آیه کریمه قرار دهد: «وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ؛‌[1] و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او، از خانه‏اش به درآيد، سپس مرگش دررسد، پاداش او قطعاً بر خدا است، و خدا آمرزنده مهربان است».

موضوع بحث ما در رساله حقوق امام سجاد (عليه الصَلاه والسّلام) به موضوع حج رسید. قرار شد به لطف خداوند متعال، با نگاهی به آیات کریمه قرآنی، سعی کنیم به بعضی از زیبایی‌ها و اسراری که در این برنامه بزرگ و باشکوه و باعظمت است، اشاراتی داشته باشیم. شرایطی که پیش آمد و حوادثی که رخ داد، باعث می‌شود مقداری بیشتر در مورد حج تأمل کنیم. البته در حادثه‌ای که رخ داد، از بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی آل سعود رونمایی شد. گویا پشت پرده این اتفاقات دست‌های پلیدی است که می‌خواهد به یکی از ارکان اصلی و پرچم رفیع اسلام آسیب بزند، شبهه تولید کند، آن را زیر سؤال ببرد و در حاشیه قرار دهد. به هر حال آنچه رخ داد باعث شد این جماعت خائن و پلید و حقیقتاً ناتوان و گرفتار شهوات و خواهش‌های نفسانی که بر سرزمین‌های مقدس به‌ناحق حکمرانی می‌کنند، بیشتر در جهان اسلام شناخته شوند. امیدواریم این خون‌های پاک ریخته‌شده و نفس‌هایی که در آن ازدحام حبس شد و فاجعه‌ای که رخ داد، در برداشتن این مانع بزرگ از سر راه مسلمانان جهان تسریع کند. همچنین امیدواریم خداوند تبارک و تعالی به لطف و کرمش و با دست‌های توانمند ولی‌اش، حضرت بقيت الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جبران کند و با بصیرت و روشن‌بینی مسلمانان جهان، ان‌شاءالله در برداشتن این موانع از یک سو، و بهره‌مندی مؤمنین از منافع حج از سوی دیگر، تسریع شود و ما روز‌های خوبی را شاهد باشیم که با فرا رسیدن آن روزها، دل‌های داغدار امت اسلامی و مؤمنین، مخصوصاً خانواده‌های عزیز این انسان‌های به‌مقصدرسیده، التیام پیدا کند و آرام شود.

خون بابرکت آنان موجب تسریع در بابصیرت‌شدن مردم ما و پرده‌افکنی از چهره پلید این خاندان غاصب برای مردم و مسمانان عالم شد.

 

حج همانند قرآن است

امام سجاد (علیه السّلام) در رساله حقوق فرمودند: «حق حج این است که بدانی حج عبارت است از رفتن به مهمانی پروردگار و اینکه به سمت خدا می‌گریزی از گناهانت و بدان که به واسطه حج، توبه تو پذیرفته می‌شود و به وسیله آن، آنچه خدا بر تو واجب کرده بود، می‌توانی انجام دهی».

امام راحل، عارف و عظیم الشأن که حقیقتاً حکمت ناب از بیانات ایشان می‌جوشد، فرمودند: «حج بسان قرآن است که همه از آن بهره‌مند می‌شوند، ولی اندیشمندان و غواصان و دردآشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاست‌های اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهای هدایت، رشد، حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال و معرفت آن سیراب خواهند گشت. ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است». یک تشبیه بسیار زیبا که حج بسان قرآن است و اینکه شناخته نشده است با همه اسرار و رموز و حکمت‌هایی که در آن نهفته است. وقتی به قرآن کریم مراجعه می‌کنیم، از جمع‌بندی آیاتش درباره حج به دست می‌آید که حج یک تعبیه تاریخی و بسیار دقیق برای روشن ماندن چراغ توحید در جامعه بشریت است و خداوند تبارک و تعالی حج را همپای انسان قرار داده است. شاید جالب باشد که مجموعه این آیات تلاش می‌کنند که به ما یادآوری کنند حج همزاد آدم است و درست وقتی که آدم به زمین می‌آید، همانجا تأسیس خانه خدا و کعبه معظمه بر عهده او گذاشته می‌شود. مؤسس حضرت آدم علیه السّلام است که پدر ارجمند ما است. از همان زمان حج آغاز می‌شود و امتدادش را کاملاً طراحی‌شده و بسیار دقیق مشاهده می‌کنید.

 

نکات قرآنی درباره حج

1. کعبه خانه خدا است

اولین نکته که نکته‌ای بسیار دلپذیر و حقیقتاً دوست‌داشتنی است، این است که قرآن کریم کعبه را با عنوان خانه خدا معرفی می‌کند که بعد هم ما تعمیم‌یافته‌اش را در قالب مساجد داریم. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً؛[2] و [به ياد آريد] زمانى كه اين خانه را محل اجتماع مردم و جايگاه امن قرار داديم». به جایی که در آن بیتوته می‌شود، اقامت می‌شود، در آن اُنس است، گرما است، صمیمیت است، تعلق است، دلبستگی است، «بَیت» گفته می‌شود. به هرجایی به صرف اینکه اقامتگاه باشد، بَیت گفته نمی‌شود؛ بلکه بَیت به جایی گفته می‌شود که در آن ریشه و اصالت است، رشد است، گرما است، دلبستگی و صمیمیت است. جالب است که خدای متعال در قرآن کریم به این کلمات اکتفا نکرده است و با تعبیر بسیار نزدیک و صمیمی، از عمق زیبایی‌ها و عظمت و شکوه و در عین حال صمیمیتی که در این قطعه از زمین تعبیه شده، پرده‌برداری می‌کند و آن کلمه «بَیتی» است: «وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ؛[3] و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه: خانه مرا براى طواف‏كنندگان و معتكفان و ركوع‌کنندگان و سجودكنندگان پاكيزه كنيد». مؤمنین به طواف دعوت می‌شوند، به حضور، به نماز، در کجا؟ در جایی که عبارت است از خانه خدا که آن را با تعبیر «بَیتی» یاد می‌کند. فکر نمی‌کنم درباره عظمت کعبه چیزی بالاتر از این بشود گفت. «خانه‌ی من»، خداوند متعال این طور تعبیر می‌کند و به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل مأموریت می‌دهد که بیتش را آماده سازند، یعنی تمیز و مرتبش کنند برای بندگانش؛ برای آنهایی که می‌خواهند برای اعتکاف، نماز، سجده و دعا در آنجا حضور پیدا کنند. کلمه «بَیتی» در کنار واژگانی چون «الْبَیْتَ» و تعبیرهای مشابه دیگر، از جایگاه ویژه این مکان مقدس برای شکل‌گیری منظومه فکری و زندگی و عمل توحیدی در بین بشریت حکایت دارد. تعابیر بسیار زیبای دیگری در قرآن کریم در این باره وجود دارد؛ مخصوصاً تعبیر «بیت عتیق»،[4] که نشان می‌دهد خانه خدا از هر تعلق و نسبتی آزاد شده و رها است؛ بنابراین خانه او، می‌شود خانه همه مردم و متعلق به همه است.

 

2. کعبه نخستین مکانی که برای عبادت وضع شد

کعبه نماد ارتباط و پیوند با حضرت حق در محیط عنایت و لطف و توجه او است. در آنجا نسبت ویژه‌ای با ولی خدا پیدا می‌شود که ولی خدا نماد آن در ارتباط با حج و خانه خدا می‌شود. ابراهیم (علیه السلام) و قبل آن حضرت آدم (علیه السلام) است و نسبت آنها با شما که نسبت پدر است و با وجود پدر و مادر است که بیت و آن ریشه و اصالت ـ که اصالت توحیدی، فطری و الهی است ـ یادآوری می‌شود. ضمناً به ما یادآوری می‌کنند اولین نقطه‌ای که در زمین تعبیه شد، کعبه است: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ؛[5] در حقيقت، نخستين خانه‏اى كه براى [عبادت‏] مردم، نهاده شده، همان است كه در مكه است و مبارك، و براى جهانيان [مايه‏] هدايت است». خداوند متعال خانه خود را معرفی می‌کند تا به ما بگوید که اصالت زمین توحیدی است و هر شرکی، اضافی و انحراف است. زمین برای توحید، پرستش حضرت حق و بندگی خداوند متعال قرار داده شده، علامتش کعبه است. پس کعبه یادآور اصالت زمین است و نشان می‌دهد که این زمین و کره خاکی، فقط و فقط برای عبادت حضرت حق و بندگی خالص به درگاه حضرت حق آفریده شده است.

قرآن با تعبیر دیگری از محیط پیرامون کعبه سخن به میان آورده و آن واژه «مسجدالحرام» است. مسجدی که بسیار محترم است و در اوج احترام قرار گرفته است. مباحثه‌ای بین علما و دانشمندان است که آیا مسجدالحرام همین منطقه شناخته‌شده‌ای است که دیوارهای خاصی دارد که مؤمنین وقتی وارد می‌شوند از آن درها وارد این مسجد بزرگ می‌شود که قلبش کعبه و بیت الله قرار گرفته است، یا وسیع‌تر از این است؟ بعضی از محققین اسلامی گفته‌اند که همه مکه مسجد الحرام و دارای حرمت خاص است؛ ولی بزرگان ما و اساتید فن بر اساس دقایقی که در این موضوع وجود دارد، می‌گویند همین مکان تعریف‌شده مسجدالحرام است؛ البته محیط پیرامونی این مسجد مقدس نیز حرم امن است و مناطقی از شهر مقدس مکه، از جمله سرزمین مقدس منا و عرفات و مشعر نیز جزء همان حرم تعریف می‌شوند. پس حرم یک نقطه تعیین و تعریف و مشخص‌شده است.

 

3. کعبه با پیامبران و حضرت ابراهیم شناخته می‌شود

نکته دیگر اینکه قرآن کریم اصرار دارد همه باخبر شوند که این خانه «أَوَّلَ بَیْت» است و به دست حضرت آدم بنا شده، در طوفان نوح آسیب می‌بیند و تخریب می‌شود، ریشه‌هایی از آن باقی می‌ماند. سپس حضرت ابراهیم (عليه الصَلاه والسّلام و علی نبیّنا و آله و علیه السّلام)، مأمور بازسازی این مکان مقدس می‌شود. خداوند متعال اینجا را به او نشان می‌دهد: «وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ؛[6] و چون براى ابراهيم جاى خانه را معيّن كرديم». به این ترتیب حضرت ابراهیم (علیه السلام) همراه با حضرت اسماعیل (علیه السلام) مأموریت پیدا می‌کند خانه خدا را تجدید بنا کند. قرآن کریم اصرار دارد که ما این ریشه را با انبیا بشناسیم. جالب است که در همان مبانی هم به ما یادآوری می‌شود که این خانه محل طواف، اعتکاف، نماز، قیام، سجود و رکوع رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان و معتکفان است: «وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ؛[7] و خانه‏ام را براى طواف‏كنندگان و قيام‏كنندگان و ركوع‏كنندگان [و] سجده‌كنندگان پاكيزه دار». این واژگان کشف می‌کند از ارتباط معنوی و عرفانی و بندگی با حضرت حق که در اینجا گنجانده شده است. قرآن عنایت عجیبی دارد که ما کعبه و بیت خدا را با شخصیت متفاوت و جلیل القدر و بسیار باعظمت و حقیقتاً الهام‌بخش حضرت ابراهیم (علیه السلام) بشناسیم. جالب است که بسیاری از آنچه که به عنوان شعائر و حرمات و مناسک حج شناسایی شده و امروز حاجیان ما آن را در برنامه حج انجام می‌دهند و جزو واجبات آنها قرار گرفته است، همه یادآوری خاطرات حضرت ابراهیم (علیه السلام) و خانواده او، حضرت اسماعیل (علیه السلام) و حضرت‌ هاجر است. تعبیر زیبای قرآن درباره مقام ابراهیم (علیه السلام) این است: «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّـنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا؛[8] در آن، نشانه‏هايى روشن است [از جمله‏] مقام ابراهيم است، و هر كه در آن درآيد در امان است». پس قرآن به ما و امت اسلامی یادآوری می‌کند که حج، قصد خانه خدا و مناسک حج را به عنوان یک برنامه ریشه‌دار توحیدی بشناسیم که همزاد و همراه آدم است. اولین طواف‌کننده کعبه، حضرت آدم (علیه السلام) و حضرت حوا (سلام الله علیها) هستند. با آنها حج شروع شده است و انبیا نگهدارنده، سازنده و آبادکننده این خانه هستند. بعد نسبتش را به صورت ویژه به حضرت ابراهیم (علیه السلام) بیان می‌کند. به همه یادآوری می‌کند که شما به عنوان امت اسلامی، ریشه توحیدی خود را با همه انبیا تعریف کنید و در این نسبت به ویژه با جناب حضرت ابراهیم (علیه السلام) ـ که موحد و پرچم‌دار توحید و بت‌شکن و غیور است ـ شناسایی کنید و از آنجا ریشه خود را تا حضرت آدم (علیه السلام) ببینید. پس ریشه حج کاملاً توحیدی و الهی و خدایی است.

 

4. مناسک حج، شعائر الهی است

نکته چهارم اینکه در آیات قرآنی یک سلسله برنامه‌هایی مطرح شده که از آن به مناسک حج تعبیر می‌کنند. جالب است که در قرآن کریم از این مجموعه گاهی با عنوان «شعائر» تعبیر شده، منتها نه شعائر به تنهایی، بلکه «شعائر الله». گاهی از آن به حرمات تعبیر شده است: «وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ؛[9] و هر كس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن براى او نزد پروردگارش بهتر است». آنچه به عنوان برنامه حج معرفی می‌شود، از نقطه آغاز تا پایان، مجموعه‌ای است که نزد خدای متعال دارای جایگاه ویژه و مورد عنایت است. به شما یادآوری می‌شود که این مجموعه، نشانه‌ها، علائم و حکایاتی هستند که مورد عنایات خاص خدا هستند که از آن به شعائر الله تعبیر می‌شود «وَمَنْ يُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ؛[10] اين است [فرايض خدا] و هر كس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى‏] از پاكى دل‌ها است». تعبیر «شعائر الله» و «حرمات الله» راجع به مجموعه برنامه حج و نسبت آنها با بیت، ترکیب بسیار زیبایی را درست می‌کند تا دائماً این برنامه جلوی چشم مسلمانان و مؤمنان بیاید و همواره یاد موحدان را به صورت چشم‌نواز و دل‌نواز در نظر داشته باشند. مجموعه برنامه و مناسکی که در حج تعبیه شده، با این واژه‌ها شناخته می‌شود.

 

5. کعبه، خانه مردم است

بعد از اینکه واضح شد که این بیت، بیت و خانه خدا است و دارای حرمت و جایگاه ویژه‌ای است که مسجدالحرام است و با آدم (علیه السلام) و تمام پیامبران نسبت دارد و تمام تاریخ ما را به عنوان یک تاریخ مملو از اشراق الهی و توحید یادآوری می‌کند، به یک کلید واژه دیگر می‌رسیم. عرض کردیم که مجموعه آن برنامه‌ها با انبیا، مخصوصاً با حضرت ابراهیم (علیه السلام) شناخته می‌شود و این برنامه‌ها با تعبیر شعائر و حرمات الهی مورد عنایت خاص خداوند متعال است. این خانه با همه این ویژگی‌ها و مختصات و آثار باطنی و ارتباطی که با بیت المعمور[11] و افاضه‌های خاص و اشراق انوار و نزول رحمت و برکت الهی دارد، خانه مردم شده و جالب است که در آیات مربوط به حج، دائماً با کلمه «ناس» مواجه می‌شوید. عمومی‌ترین کلمه برای معرفی انسان‌ها، کلمه «ناس» است که همه را با هر تیپ و نژاد و اصل و نسبی در بر می‌گیرد، واژه «ناس» که در فارسی به معنای «مردم» است، واژه وسیعی است که معنای جالبی دارد. در آیات حج این کلمه جایگاه ویژه‌ای دارد و خیلی استفاده می‌شود. هروقت سراغ این آیات بروید، بلافاصله کلمه ناس را مشاهده می‌فرمایید. شبیه این آیه: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْن»، من این خانه را به عنوان مقصد و محیط امن برای مردم قرار دادم. «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس؛[12] خداوند [زیارت] کعبه بیت الحرام را وسیله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده». اینجا قرار است مردم روح توحیدی‌شان را نگهداری کنند، قوام و رشد ‌دهند. «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ؛[13] و در ميان مردم براى [اداى‏] حج بانگ برآور»، مردم را خبر کن و فراخوان بده برای حج. این تعبیر بسیار زیبا نیز در آیه 25 سوره مبارکه حج درباره مسجدالحرام است: «الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ؛ آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديه‏نشين، يكسان قرار داده‏ايم». مسجد الحرام را برای مردم قرار دادیم و در بهره‌برداری از آن، چه اهل مکه و کسانی که درون آنجا هستند و چه کسانی که در بیرون از مکه وارد آنجا می‌شوند، هیچ تفاوتی ندارند و همه مثل هم هستند. یعنی می‌خواهد اعلام کند که در کنار این نماد برگزیده توحید، همه بنده خدا هستند و یگانه رنگ، رنگ بندگی است و بس. امتیازات موهوم در آنجا کنار زده می‌شود و هیچ تمایزی میان کسانی که وارد آن حرم پاک می‌شوند وجود ندارد. همه با عنوان ناس، بندگی خدا و نسبتی که با خدای متعال دارند و رب آنها که رب الناس است شناخته می‌شوند. شاه و گدا و دارا و ندار و عالم و جاهل، هرکس که به آنجا وارد می‌شود، فقط یک عنوان دارد: بنده خدا. همه با هم یکسانند. تأکید شده چه آنها که آنجا ساکنند و چه کسانی که از جای دیگر وارد می‌شوند، با همدیگر هیچ تفاوتی ندارند.

 

6. همه در حج یکسان هستند

ادامه آیه کریمه، جمله خیلی تکان‌دهنده‌ای دارد و آن این است: «وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ؛ و هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق‏] منحرف شود، او را از عذابى دردناك مى‏چشانيم». به ما پیام می‌دهد که ممکن است بالاترین ستم‌ها در این مکان مقدس انجام شود و انحرافی که می‌تواند آنجا رخ دهد، عبارت است از اینکه در آنجا یک جریان طبقاتی شکل بگیرد و اینجا است که خدای متعال وعده عذاب داده است.

متأسفانه در جریان حج شاهد به وجود آمدن این نگاه طبقاتی هستیم. شاید اتفاقی که در منا رخ داد به همین نکته بر‌گردد. در سال‌های گذشته هم این را داشتیم، نه‌تنها برای آنها، بلکه برای شاهزاده‌ها و مهمانان خاصشان این مسخره‌بازی‌ها و ظلم بزرگ را مرتکب می‌شوند. قرآن کریم می‌گوید در آنجا «الْعاکِفُ و الْباد» با هم فرق نمی‌کنند و همه باید احرام ببینند. جای دیگر می‌فرماید: «ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ؛[14] پس، از همانجا كه [انبوه‏] مردم روانه مى‏شوند، شما نيز روانه شويد». در زمان جاهلیت برخی برای خود جایگاه خاصی تعریف کرده بودند و گفته بودند کسانی که از بیرون می‌آیند، از یک مسیر بروند و کسانی که آنجا ساکنند، برای خودشان جای مستقلی داشته باشند. گویا خود را مالک آنجا می‌دانستند. قرآن صریحاً به آ‌نها می‌گوید شما باید از جایی بروید که همه از آنجا می‌روند؛ نه اینکه برای خود مسیر اختصاصی درست کنید. متأسفانه شاهد این جاهلیت مدرن در حکّام آل سعود هستیم. این جاهلیت ثانی در اتمداد آن جاهلیت اولی است. قرآن کریم اشاره می‌کند اگر کسی بخواهد آنجا تفکیک طبقاتی درست کند، ظلم بزرگی را مرتکب شده‌ است. یک نمونه آن را در جریان منا دیدید که این ظلم بزرگ باعث چه فاجعه عظیمی شد و دل‌های مسلمانان را در سراسر جهان داغدار کرد.

در کنار مسجدالحرام روی کوه ابوقبیس ـ که یکی از نمادها و نشانه‌های اسلامی است ـ یک قصر عجیب و غریبی ساخته‌اند که در آنجا مهمانان خاندان سعودی تحت شرایط خاصی وارد شوند. بعد تحت حفاظت ویژه‌ای وارد محیط بیت می‌شوند که اینها نماد‌های شرک و شیطان است، منتها در قالب‌های جدید. حال آنکه آنجا کانون توحید است و همه آنها باید برداشته شود. یا گاهی با ماشین مخصوص خود به مسجدالحرام می‌آیند که نهایت انحراف است. قرآن یادآوری می‌کند که: «وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ؛ و هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق‏] منحرف شود، او را از عذابى دردناك مى‏چشانيم». خدا ان‌شاءالله عذاب خود را به آل سعود خواهد چشاند.

 

7. مکه به همه حاجیان تعلق دارد

جالب است آنهایی که معنای مسجدالحرام را به همه مکه توسعه می‌دهند، می‌گویند که خانه‌های مکه متعلق به همه است و اصلاً کسی آنجا مالک نیست. در یوم الموعود و ایام ظهور ـ که ان‌شاءالله آن روز را ببینیم ـ مکه خانه همه می‌شود. کسی بخواهد آنجا را اجاره دهد یا ساکن شود یا بگوید من اینجا مالکم، از این خبرها نیست. آنجا لِنّاس است، برای همه است، متعلق به همه است. امیرالمؤمنین (عليه الصَلاه والسّلام) در نهج البلاغه به استاندار مکه دستور می‌دهد که خانه‌ها را به روی همه باز کند و حیاط خانه‌ها در ایام حج متعلق به هر کسی است که حاجی می‌شود.

غرض آنکه آیه به ما می‌گوید مکه جایی است که باید همه امتیازات برداشته شود و همه یکپارچه، رنگ توحیدی و خدایی پیدا کنند و با آن لباس یکسان و کیفیت یکپارچه به انجام مناسک بپردازند.

 

8. مکه شهر امن الهی است

نکته بعدی که خیلی جالب و مورد تأکید است، مسئله امنیت و امن است. شهر مکه با عنوان «الْبَلَدِ الْأَمِينِ» معرفی می‌شود: «وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ؛[15] و اين شهر امن [و امان‏]». چقدر این تعبیر قشنگ است!

حضرت ابراهیم (علیه السلام) از خدای متعال می‌خواهد که آنجا را سرزمین امن قرار دهد: «رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَدًا آمِنًا؛[16] پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان». قرآن در جای دیگر نیز می‌فرماید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً»، باز تعبیر امن را به کار برده است. کاربرد این واژه و مشتقاتش درباره حج، این نکته کلیدی را یادآوری می‌کند که این منطقه که بیت الله و مسجدالحرام است و برای مردم است، همه در آن به صورت مساوی از یک ویژگی خاص برخوردار هستند و آن، برخورداری از «امنیت» است؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا؛[17] و هر كه در آن درآيد در امان است». هرکس وارد این حرم و منطقه شود، در حصن حصین الهی قرار می‌گیرد و این منطقه برای او امن و امان است؛ لذا باید کاملاً در آرامش به سر ببرد. نه فقط مردم، بلکه حیوانات هم چنانچه وارد این حرم ‌شوند، در امانند؛ حتی گیاهان این منطقه و درختانش هم در امانند؛ یعنی احترام ویژه‌ای پیدا می‌کنند، چون به آغوش حق و خانه خدا آمده‌اند و در محیط ویژه‌ای قرار گرفته‌اند. اینجا احکامی دارد که در جای خود محل بحث است. پس کسانی که مدیریت حج را به عهده دارند، باید امنیت و آرامش آنجا را تأمین کنند. با این حال کسانی که به حج و عمره مشرّف می‌شوند، همه احساس ناامنی می‌کنند. مدیریت بی‌کفایت آل سعود نتوانسته است آنجا را آرام کند. از لحظه‌ای که وارد می‌شوید، نگرانید. در جایی که نمی‌توانید پشه بکشید، جرثقیل و پنکه سقفی پایین می‌آید! از ابتدا شاهد برخوردهای غضب‌آلود و زشت هستید. حتی کسی که در وضعیت عادی وارد می‌شود، از لحظه ورود با برخوردهای نامناسب آنها روبرو می‌شود و در جای‌جای حرم، مسجدالحرام و مسجدالنبی، شاهد برخوردهای زشت و نسنجیده خواهد بود.

بگذریم، خدای متعال این حرم را حرم امن معرفی می‌کند تا یادآوری شود که اینجا برای همه مردم است، بدون هیچ امتیازی، و هرکسی که وارد اینجا شد، بنده خدا و مهمان او است؛ پس باید بتواند در اوج احترام و امنیت و در کمال آرامش، مناسکش را انجام دهد.

خدای متعال را قسم می‌دهم به حق حضرت عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به حقیقت آن حضرت که هرچه سریع‌تر فرج آن حضرت را برساند تا ان‌شاءالله شاهد حج حقیقی پرسود و پرمنفعت برای عالم اسلام باشیم.

 



[1]. نساء: 100.

[2]. بقره: 125.

[3]. همان.

[4]. در سوره حج آیه 29 آمده است: «وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ و بر گِرد آن خانه كهن طواف به جاى آورند». ابو خديجه گويد: به امام صادق (عليه‏ السلام) عرض کردم: چرا کعبه بيت عتيق ناميده شده است؟ حضرت فرمود: «خداي عزوجل حجر اسود را براي آدم از بهشت فرو فرستاد، و بيت، يک دُرّ سفيد بود و خدا آن را به آسمان برد، و اساس و پي آن باقي ماند، پس اساس آن درست مقابل آن بيت است، که هر روز هفتاد هزار فرشته در آن وارد مي‏شوند و ديگر به آن برنمي‏گردند. و خدا ابراهيم و اسماعيل را امر فرمود تا خانه کعبه را روي همان اساس‌ها و پي‏ها بسازند و بالا ببرند. و بيت عتيق به اين جهت ناميده شد، چون از غرق آزاد شد (و نجات داده شد)». شیخ صدوق، علل الشرايع، ج2، ص85. توضيح آنکه مراد از غرق، غرق به هنگام طوفان حضرت نوح (عليه ‏السلام) است، و «عتيق» يعني آزادشده.

[5]. آل عمران: 96.

[6]. حج: 26.

[7]. همان.

[8]. آل عمران: 97.

[9]. حج: 30.

[10]. همان: 32.

[11]. یکی از مفاهیمی که در قرآن وارد شده، اصطلاح «بیت‌المعمور» است که در آیه ۴ سوره طور آمده است. در بین مفسرین در معنای بیت‌المعمور بحث و گفتگو صورت گرفته و دیدگاه‌های مختلفی ارائه گردیده است. ر.ک: ویکی فقه.

[12]. مائده: 97.

[13]. حج: 27.

[14]. بقره: 199.

[15]. تین: 3.

[16]. بقره: 126.

[17]. آل عمران: 97.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *