متن بیانات در جمع فعالان فرهنگی استان کرمانشاه-۹۵۱۱۱۹ 1395/11/19



متن بیانات در جمع فعالان فرهنگی استان کرمانشاه-۹۵۱۱۱۹
مؤمن شاکر، از درون توسعه پیدا می‌کند و علم، خرد، ایمان و سرمایه‌های وجودی‌اش افزایش می‌یابد. در اینجا کیمیای شُکر به صورت جمعی آمده؛ چون نعمت، نعمت جمعی است. آزادی از طاغوت، نعمتی است که درونِ خود نعمت‌های متعددی دارد و مادرِ همه‌ی نعمت‌ها است.

تبریک ایام الله دهه‌ی فجر

ایام پرفروغ دهه‌ی مبارکه فجر را خدمت صاحب اصلی این نهضت بزرگ، رهبر جهان خلقت، حضرت بقیت‌الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همه‌ی ارادتمندان آن حضرت و نائب بزرگوار و عزیز و عالی‌قدرش تبریک عرض می‌کنیم. ان‌شاءالله دهه‌ی فجر و روز خدایی 22 بهمن امسال، جزء روز‌های متفاوت در فتح عرصه‌های جدید برای انقلاب اسلامی باشد.

امیدواریم با حضور دشمن‌شکن مردمان عزیزمان، از جمله کرمانشاه قهرمان که چهره‌ی زیبا و سینه‌ی ستبر ایران عزیز است، اتفاقی بزرگ رقم خورد.

 

نعمتی بزرگ که باید یادآوری شود

«كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛[1] كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكي‌ها به سوى روشنايى بيرون آورى؛ به سوى راه آن شكست‌ناپذير ستوده».

این سوره‌ با آیه‌ای خطاب به پیامبر عظیم‌الشأن (ص) شروع می‌شود و بیان می‌کند که باید مردمان را به اذن پروردگار از تاریکی به نور خارج سازد و آنها را به حیات طیّبه برساند.

ادامه‌ی آیات این سوره‌ی مبارکه به ماجرای حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) می‌پردازد و بیان می‌دارد که موسی به قومش گفت: «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ؛[2] نعمت‏ خدا را بر خود به ياد آوريد». نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته و تفخیم و تکریم شده است، چیست؟

 «إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ؛[3] آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد؛ [همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مى‏داشتند و پسرانتان را سر مى‏بريدند و زنانتان را زنده مى‏گذاشتند و در اين [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمايشى بزرگ بود». خداوند متعال شما را از شرّ فرعون نجات داد؛ فرعونی که برای همه، مایه‌ی گرفتاری و عذاب بود.

در ادامه خدای متعال فراخوان می‌دهد: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛[4] و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد: اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت‏ خواهد بود». این آیه جزء آیات مشهور است که معمولاً همگان آن را از بَر دارند. با این حال این آیه را در مورد نعمت‌های عادی زندگی به کار می‌بریم و در ترجمه و مصداق هم اشتباه می‌کنیم.

 در ترجمه می‌گوییم: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کَفَت بیرون کند»؛ اما این ترجمه نادرست است.

 آیه‌ی کریمه می‌فرماید: خودتان را زیاد می‌کنم. این آیه فراخوان حضرت حق و اعلام وسیع حضرتش همراه با تأکید است که اگر شکر کنید، خود من، شما را زیاد می‌کنم؛ یعنی از درون خواهید جوشید.

 مؤمن شاکر، از درون توسعه پیدا می‌کند و علم، خرد، ایمان و سرمایه‌های وجودی‌اش افزایش می‌یابد. در اینجا کیمیای شُکر به صورت جمعی آمده؛ چون نعمت، نعمت جمعی است. آزادی از طاغوت، نعمتی است که درونِ خود نعمت‌های متعددی دارد و مادرِ همه‌ی نعمت‌ها است.

 خدای متعال می‌فرماید: این نعمت، ابعاد و آثار آن را بشناسید و نسبت به آن شناخت داشته باشید. شکر نعمت فقط با شناخت نعمت ممکن می‌شود و جز با قرار گرفتن در زمره‌ی «انصار الله» میسر نیست؛ چه اینکه حواریون در پاسخ عیسی گفتند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ؛[5] اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، ياران خدا باشيد؛ همان‌گونه كه عيسى‏ بن‏ مريم به حواريون گفت: ‏ياران من در راه خدا چه كسانى‏‌اند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم».

 

معنای شکر حکومت اسلامی

 شکر نعمت ولایت الهی و آزادی از اسارت طاغوت، فقط در صورتی امکان دارد که جزء «انصار الله» شوید.

شما باید یار شوید تا به شما کار بسپارند و مسئولیت بپذیرید و با جان و دل و تمام ظرفیت‌تان به میدان بیایید. این معنای شکر نعمت حکومت اسلامی است.

در این صورت کشور شما از درون تقویت می‌شود، ریشه می‌گیرد، ساقه پیدا می‌کند، میوه‌های شیرینی به بار می‌نشیند، دانش و اخلاق و اقتصاد و فرهنگ شما متعالی می‌شود، خود خدا به شما نفوذ کلام می‌دهد و دشمنان شما را زمین‌گیر می‌کند. چه گرفتاری‌ها و بدبختی‌هایی در تاریخ انقلاب اسلامی به سر دشمنان ما آمده که محصول همین شکر است. اوج آن، همین وضعیتی است که اکنون به سر شیطان بزرگ روسیاه آمده است. ترامپ احمق، فاسق، فاجر و دیوانه، گوی سبقت را از همگان ربوده است. این وضع دشمن شما است. شما که شاکر شدید، این اتفاق می‌افتد.

 

پیامدهای کفران نعمت حکومت اسلامی

قرآن به همه‌ي ما هشدار می‌دهد که اگر چنین نعمت بزرگ و اساسی را کفران کنید، «إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»؛ با عذاب خودم مواجه می‌شوید. کلمه‌ی شدید تأکید‌های متعددی دارد که قابل توصیف نیست. «انّ» و «لام» و «اضافه شدن به یاء»، همگی بیانگر تأکید است. اگر شما از قاعده‌ی نصرت خارج شوید و بیعت بشکنید و ولیّ خدا را تنها بگذارید، چنین خواهد شد.

متأسفانه در مورد موسی بن عمران این اتفاق افتاد. او به وظیفه‌اش عمل کرد و یادآور هم شد؛ اما او را تنها گذاشتند و دائم بهانه‌جویی کردند و به جای آنکه یار شوند، بار شدند و به جای قبول مسئولیت، توقعات خود را فهرست می‌کردند و دنبال راحت‌طلبی و هوی و هوس‌های خود راه افتادند.

ماجرای بنی‌اسرائیل در قرآن کریم را باید بادقت بخوانیم و مطالعه کنیم. جریان بنی‌اسرائیل جریان قومی است که نعمت ولایت الهی، یعنی نجات از طاغوت زمان به آنها داده شد، اما شکر نکردند و گرفتار عذاب خدا شدند. ما باید مطالعه کنیم که چه شد اینها کفران کردند. قرآن کریم ماجرای بنی‌اسرائیل را تحلیل کرده و کمتر سوره‌ای در قرآن است که جریان قوم بنی‌اسرائیل در آن مطرح نشده باشد.

قرآن از همه‌سو به این قوم می‌پردازد و آنها را معرفی می‌کند. قضیه چیست که این‌قدر به آن اهمیت داده شده است؟ قصه این است که اگر امت اسلامی این آفات را خوب نشناسد، به سرنوشت بنی‌اسرائیل دچار می‌شود. سنت‌های الهی با کسی تعارف ندارد: «وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلاً؛[6] و برای سنّت الهی هیچ‌گونه تغییر نخواهی یافت». سنت، محکم و استوار است و اگر بعد از نجات و حضور ولیّ الهی، آفات قوم بنی‌اسرائیل در جامعه‌ی دیگری هم شکل گیرد، همان عذاب رخ خواهد داد.

 متأسفانه این بلا به سر جامعه‌ی اسلامی آمد؛ چون نعمت الهی را که در غدیر رونمایی شد، کفران کردند و مرتد شدند. بنی‌اسرائیل چهل سال سرگردانی کشیدند، ولی امت اسلامی پس از ابتلا به آن ناسپاسی و کفران نعمت، گرفتار حیرتی شد که افزون از هزار سال ادامه یافت. خدا ولیّ خود را از ما ‌گرفت و به غیبت ‌برد و اکنون ما سرگردان هستیم. این تجربه‌ی تلخ بر سر امت اسلامی آمد.

حال بعد از قرن‌ها ملتی از راه رسید و وفاداری نشان داد و به دنبالِ آن قیام، نعمت حاکمیت الهی برگشت. پس از قرن‌ها التماس، تضرع، خواهش و انزوا، خدای تبارک و تعالی وقتی ظرفیت را در این جماعت دید، این هدیه را به نحو جزئی به آ‌نها عطا کرد. اگر پایداری کنند، مقدمه‌ساز بازگشت ولایت الهی به کل زمین خواهند بود که وعده‌اش داده شده است.

این نسخه‌ی ولایت الهی در عصر غیبت به دست ملت ما رسید. حال باید بگوییم: «كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ»؛ یار خدا باشید و یار خدا بمانید. باید مراقب آفت‌های بنی‌اسرائیل که آنها را به ناسپاسی کشاند، باشیم.

 

دو ویژگی مهم امت اسلامی

دو کلمه در این آیات نورانی ضمن دو نام از اسماء پروردگار متعال قرار گرفته است. آنجا که حضرت موسی این نعمت را اعلام می‌کند و ایام الله را جلوی چشم همه می‌گذارد، می‌فرماید: «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛[7] قطعاً در اين [يادآورى] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرت‌ها است». از برآیند این آیات نورانی استفاده می‌شود که آنچه ملت را به مقصد می‌رساند، همین دو ویژگی است: صبر ـ آن‌هم نه صبر عادی ـ و شاکر بودن. صبر زمانی که زیر چکمه‌ی طاغوت هستید، یک صبر است و صبر پس از نعمت، صبری دیگر.

 بعد از پیروزی، علاوه بر فشار بیرونی، فشار سنگینی از درون می‌آید که باعث امتحانات سخت درونی می‌شود. ممکن است کسی در مصاف دشمن بیرونی موفق شود، اما در مقابل دشمن درونی، زمین‌گیر گردد.

در جهاد اکبر، آنچه انسان را پیش می‌برد، صبر است. این جهاد، صبّار می‌خواهد. وقتی دشمن بیرونی با حاکمیت الهی مواجه شود، دشمنی خود را هزاران برابر می‌کند و همه‌ی توانایی خود را به میدان می‌آورد. اینجا است که باید صبّار بود.

شکر هم در مراتب پایین و متوسط کافی نیست و باید در بالاترین مرتبه باشد.

این دو وقتی کنار هم قرار گیرند، به فضل الهی این امانت الهی را به نسل‌های بعدی می‌رسانیم و ان‌شاءالله به روز موعود؛ که فرمود: «وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا؛[8] و هر کس مظلوم کشته شود، برای وارثش تسلطی بر قاتل [جهت خونخواهی، دیه یا عفو] قرار داده‌ایم».

 

وظیفه‌ی پیشکسوتان و علاقه‌مندان انقلاب

 حاج حسین یکتا تشریف آوردند؛ به ایشان خیر مقدّم عرض می‌کنم و در حضور ایشان یک نکته را یادآوری می‌نمایم:

فعالان جبهه‌ی گسترده‌ی انقلاب اسلامی، در روز‌های پیش‌رو باید کاری بزرگ انجام دهند. علاوه بر حضور فعال و هنرمندانه در عرصه‌ی سیاسی و فرهنگی، باید در عرصه‌ی خدمات اجتماعی نیز کارهای بزرگی انجام دهند.

بدنه‌ی عمومی جامعه‌ی ما نیرو‌های انقلابی را بیشتر در عرصه‌ی سیاسی و تا حدودی فرهنگی، فعال می‌بینند.

در حوزه‌ی سیاسی فعلاً بیشتر یارکشی در عرصه‌ی قدرت است؛ خواه در مجلس باشد، خواه در شورا و خواه در ریاست‌جمهوری. هر کس می‌خواهد نماینده و هم‌گروهی خود را به سکان قدرت برساند.

در عرصه‌ی فرهنگی نیز که حضور کم‌رنگ‌تر است، نیرو‌های ما دعوت‌کننده هستند و عملیات فرهنگی، عملیات دعوت است: منبر، کتاب، کلاس، کار‌های هنری و فیلم و ابزار‌های جدید. در نهایت همه‌ی اینها دعوت است.

 وقتی ذهنیت اجتماعی مقداری غبارآلود می‌شود، پرسش‌ها زیاد می‌گردد و افراد سیاست‌زده می‌شوند و گروه‌ها به جان هم می‌افتند، برخی ناجوانمردانه انقلاب و دستاورد‌هایش را زیر سؤال می‌برند. گاهی ما این کار‌ها را با دست خودمان انجام می‌دهیم و متوجه نیستیم که داریم به صورت انقلاب چنگ می‌زنیم.

غرض اینکه در حوزه‌ی سیاسی و فرهنگی دیده می‌شویم، اما در عرصه‌ی خدمت حضور ما کمرنگ‌تر است.

آقای عزیز ما (روحی فداه) در توصیه‌های اخیرشان فرموده‌اند: «نتیجه‌ی کار خود را در میزان نفوذتان در دل‌ها ببینید». حاصل کار شما باید به گونه‌ای باشد که در دل کسانی که با انقلاب کاری ندارند، نفوذ کنید. نفوذ در دل‌ها به عملیات سیاسی نیست؛ البته آن هم در جای خود و به شیوه‌ی درست لازم است؛ اما باعث نفوذ در دل‌ها نمی‌شود. نفوذ در دل‌ها اگر با عملیات فرهنگیِ هنرمندانه باشد، فقط کمی تا قسمتی میسر است. متأسفانه ما در این بخش ضعف داریم و هنرمندانه عمل نمی‌کنیم. مثلاً چنانچه شخصیت بانمکی مثل حاج حسین آقا در جمع جوانان دانشگاهی و به تعبیری همان قشر خاکستری برود و صحبت کند، به واسطه‌ی دلِ صاف و محبتش، می‌تواند آنها را جذب کند. این، سخن بی‌پایه‌ای نیست؛ چه اینکه من این‌گونه صحنه‌ها را دیده‌ام.

البته این کارها نیازمند دو نکته است: یکی برخورد هنرمندانه و ملیحانه و دیگری پشتوانه‌ی عمل داشتن. شما نمونه‌هایش را در عالم روحانیت و در جمع خودتان هم دیده‌اید. منتها در این عرصه ما فقط دعوت‌کننده هستیم.

الان فصل خدمت است. خدمت هم آداب خودش را دارد. مدتی است که بچه‌های انقلاب به دنبال خدمت هستند؛ دستشان درد نکند. جان من فدای کسانی که اردو‌های جهادی را باب کرده‌اند و در آن شرکت می‌کنند.

به دوستان عزیزم می‌گویم که منتظر ثبت‌نام در گروه جهادی و رفتن به بشاگرد نباشید. با بررسی محرومیت‌ها در همسایگی خود، میان بستگان و در شهر خودتان محرومیت‌زدایی کنید. هم‌دانشگاهی و افراد محله‌ات به کمک‌های‌ تو نیاز دارند.

باید مهربان باشیم و لباس خدمت بر تن کنیم. بچه‌های بسیج به جای آنکه در لباس ایست بازرسی باشند، در لباس خدمت باشند؛ چراکه «الیوم، یوم الخدمه و یوم المرحمه». چهره و ظاهر ما باید نشانگر خدمت باشد.

اگر بچه‌های انقلاب به صورت هنرمندانه و هوشمندانه وارد عرصه‌ی خدمت شوند، عرصه‌های فرهنگی و سیاسی را فتح خواهند کرد.

 



[1]. ابراهیم: 1.

[2]. همان: 6.

[3]. همان.

[4]. همان: 7.

[5]. صف: 14.

[6]. احزاب: ۶۲.

[7]. ابراهیم: 5.

[8]. اسراء: 33.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *