متن کامل همایش توجیهی مبلغان مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان 1393/7/29


پیوند های مرتبط »

متن کامل همایش توجیهی مبلغان مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان
رسالت تاریخی ما در این آیه کریمه خلاصه می‌شود که قرآن درباره‌ی پیامبران فرمود: هیچ‌کدام نیامدند که به بشر بگویند: بندگان من باشيد، بلكه [بايد بگويد:] به سبب آنكه كتاب [آسمانى‏] تعليم مى‏ داديد و از آن رو كه درس مى‏خوانديد، علماى دين باشيد. کار ما این است که به ربّانی شدن دعوت کنیم. «رَبَّانِي» یعنی «شدیدُ الرَّبط به رَبّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی». کسی می‌تواند به چنین حقیقت درخشانی دعوت کند که خودش ربّانی باشد. ربّانی لطیف است؛ یعنی روح، قلب و فکرش به ربّ اتّصال دارد و این را می‌شود از حضور او فهمید؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛ نشانه (عبادت و خشوع) آنها بر اثر سجده در رخسارشان پيدا است». در آرامش، فهم، رفتار، اخلاق، کلام، ادب و حیای نگاه او می‌شود آن حسّ الهی و ربّانی را دریافت کرد. به ما گفته‌اند که چنانچه بخواهید ارتباطتان را با پروردگار متعال، روان، صمیمی، عمیق، دائمی، جاری و فعّال بکنید، چاره‌ای جز این ندارید. بعد هم اساتید ویژة ما می‌گفتند اگر راه میانبر و امنش را بخواهید، از سحر می‌گذرد؛ «لَا یُدرَکُ اِلَّا بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ».

با کاروان تبلیغ

از صمیم قلب خوشبختم که در جمع شما عزیزان حضور دارم. خدای متعال را سپاسگزارم که این توفیق را نصیبم کرد. جلساتی از این قبیل که در آستانة محرم دوستان برای تبلیغ آماده می‌شوند، واقعاً حال خاصّی دارد. انسان حسّ ویژه‌ای پیدا می‌کند وقتی در جمع این عزیزان حضور پیدا می‌کند؛ همان حسّ غریبی که در محرّم و در یاد سيد الشّهدا (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) نهفته است. این حس مملو از بشارت و امید است؛ مثل زنده شدن دوبارة امیدها است و این فرصت نورانی «بِحَمْدِ الله» در اختیار شما عزیزان است که به نیابت از این رسالت عظیم، حرکت می‌کنید. ان‌‌شاءالله برای پیام‌رسانی عازم می‌شوید که این احساس هم واقعاً فوق‌العاده‌ است. وقتی انسان به این می‌اندیشد که از چه جایگاهی و به سوی چه کسانی فرستاده می‌شود، حال خوب و خوشی به او دست می‌دهد. خوشا به سعادتتان و خوشا به سعادت ما و همه‌مان که چنین افتخاری نصیبمان شده است.

در عالم طلبگی همیشه باید این نکته را به خودمان یادآوری کنیم که از چه تبار و قبیله‌ای هستیم. خاستگاه طلبگی ما چیزی است که دائم باید به آن فکر کنیم و به خودمان یادآوری‌اش کنیم. یک نگاه تاریخی به گذشته داشته باشیم و به امروز و فردا هم نگاهی بیندازیم. برای ما چنین نگاه‌هایی ضروری است. سنجش نسبت خود با این تبار، با این ریشه، با این اصل، از سویی هویّت‌بخش و شوق‌انگیز است و از سوی دیگر سنگینی این مسئولیّت بزرگ را به ما یادآوری می‌کند.

 

اهمیت فوق‌العاده‌ی جریان‌شناسی تاریخی برای طلّاب

جزء ضروری‌ترین چیزها برای ما طلبه‌ها جریان‌شناسی تاریخی است که ببینیم این مسیر از کجا شروع شده و تا زمان ما چه فراز و فرودهایی داشته است. نگاهی هم به امروز بیندازیم که عصر اِنفِتاح است بعد از آن انسدادها و عصر یُسر است بعد از آن دشواری‌ها.  «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً؛[1] آری، با دشواری، آسانی است». واقعاً روزهای عجیب و روزگار فوق‌العاده‌ای در این خطّ سیر است. خدای متعال را شاکر باشیم که زندگی ما را در این زمان قرار داده و ما را در شبکة کفالت قرار داده است. علاوه بر اینکه در فهرست ایتام هستیم، افتخارمان این است که در شبکة کفالت نیز هستیم. آن هم در چه زمانی؟ در زمانی که ماه شبِ چهاردة کفالت است. این عصر ما است. شناخت این زمان در کنار آن جریان‌شناسی و نگاه به آن ریشه، خیلی مهم است. اینکه ما الان کجا ایستاده‌ایم، این چه مقطعی از تاریخ است و چه مسئولیّتی را متوجّه ما می‌کند، این نگرش کلان به وضعیّت امروز، ضروری است.

خدا مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (اَعْلَی اللهُ مَقَامَهُ الشَّرِیف) را رحمت کند. من هر وقت عید غدیر می‌شود، به این مناسبت یاد ایشان می‌افتم که در اوایل طلبگی ـ شاید سال 1364 بود ـ در لندن اجلاس بین المللی به مناسبت غدیر تشکیل شده بود. ایشان پیامی برای آن اجلاس فرستاده بودند. این پیام به صورت یک جزوة بسیار زیبا تنظیم و تکثیر شده بود و دست به دست می‌گشت. پیام نغزی داشت که اوجش این جمله بود که هدیة غدیر برای عصر غیبت، ولایت فقیه است.

آن زمان درباره‌ی مرجعیّت و ولایت فقیه، مباحثی مطرح بود. در اوج حاشیه‌ها و حرف‌هایی که از جمله راجع‌به خود ایشان هم مطرح بود، این فهم یک فقیه عالی‌قدر وارسته خیلی شوق‌انگیز بود.

در گذشته باید ستاره‌ها را پیدا می‌کردند تا مسیرها را شناسایی کنند؛ اما ما در روزگاری هستیم که اگرچه شب است، شب مهتابی است. اگرچه شب مهتابی است، شب چهارده‌ و خیلی روشن است. این شب‌های روشن عصر غیبت برای همه‌ی مؤمنین مملو از بشارت‌ها است. شما در چنین عصری در شبکه‌ی کفالت هستید و علاوه بر اینکه یتیم این خانواده محسوب می‌شوید، این افتخار را دارید که افتخار بزرگ‌تری هم نصیبتان شده که کار کفالتی بر عهده گرفته‌اید که شامل پیام‌رسانی، روشنگری و هدایت می‌شود.

 

ضرورت کلان‌نگری و آینده‌نگری

نکته‌ی بعدی اینکه بر اساس این دو نگاه، باید یک نگاه به این مسیر طی‌شده، یک نگاه درست به امروز، یک نگاه کلان و یک نگاه هم به آینده داشته باشیم. طلبه‌ی رشید نگاه آینده‌نگر دارد و از توان آینده‌نگاری بهره‌مند است و می‌داند در پرتو آینده‌شناسی درست می‌تواند برای خودش در آینده‌ی بسیار سرنوشت‌سازی که نزدیک به ما است، سهم تعریف کند؛ آینده‌ای که از همین حالا می‌توان اتّفاقاتش را حدس زد. چنین کسی می‌تواند امروز به‌درستی ایفای نقش کند. این سه نگاهِ مبتنی بر سنّت‌های الهی، از افتخارات و معارف شوق‌انگیز قرآنی ما است.

خدا مرحوم آیت‌الله العظمی سیّد محمّد باقر صدر را رحمت کند. این شهید عالی‌قدر، نخبه، خوش‌فکر، پیش‌رو و پیشگام، همان کسی بود که گفت: «ذُوبُوا فِی الْخُمِینِی کَمَا ذَابَ هُوَ فِی الْاِسْلَام؛ در امام خمینی فانی شوید آن‌سان که او در اسلام فانی شده است». اگر کسی این جمله را بفهمد، می‌فهمد که آقای صدر چه شخصیتی است. من به دوستان فاضل و عزیزم توصیه کنم که آثار آقای صدر را مطالعه کنند. کتاب‌های «فلسفةُنَا، اقتِصادُنَا و اَئِمَّةُنَا»، فوق‌العاده است. ایشان فقیهی خوش‌فکر و ژرف‌نگر بودند که به فهم عصری درست دست یافته بودند. در سال‌های آغاز دوران طلبگی من این شخصیّت بزرگوار در آفاق فکری آن روزها درخشش داشت. یکی از آثار منتشرشده ایشان در آن روزها، کتاب سنّت‌های تاریخی در قرآن کریم بود که درسنامة ایشان بود. البتّه حالت جزوه‌ای داشت و کیفیّت چاپی خاصّی نداشت. این کتاب جذّاب به شیوه‌ی تفسیر موضوعی بود؛ منتها ناظر به سنّت‌های الهی در تاریخ و با نگاه روشن شخصیّتی مثل آقای صدر (اَعْلَی اللهُ مَقَامَهُ الشَّرِیف). من همان وقت‌ها حساب می‌کردم که ما طلبه‌ها باید به این دستگاه فکری مجهّز شویم؛ زیرا بر آموزه‌های روشن قرآنی مبتنی است که هم گذشته را برای ما تحلیل می‌کند، هم امروز را به ما نشان می‌دهد و هم فردا را ترسیم می‌کند. نرم‌افزار تاریخ است برای کسی که بر آن تسلّط دارد. خدای متعال با این دستگاه فوق‌العاده عالم و تاریخ را اداره می‌کند. عِدل و همپایه خوش‌فکری‌ها و ارائه‌های جذّاب آقای صدر، حضرت علّامه مطهّری (رِضوَانُ الله تَعَالَی عَلَیه) بود که هر دو در ارائه‌ی اندیشه‌های نو و تازه در عصر ما خوش درخشیدند. من خواهش می‌کنم دوستان از اندیشه‌های این متفّکران شهید بهره‌مند شوند. هر دو هم در سال‌های آغاز انقلاب اسلامی درخشیدند و به شرف شهادت نائل و جاودانه شدند.

غرض آنکه باید خودمان را به این نگاه مجهّز کنیم. به نظرم این ضروری‌ترین چیزی است که امروز طلبه‌های ما لازم دارند. اگر ما به این دستگاه فکری مجهّز شویم، بقیه‌ی کارها که بیشتر مهارتی هستند، یافته‌های محتوایی‌مان است که باید در قالب‌ها و روش‌های خاص خود بیاید و با خوش‌فکری و مخاطب‌شناسی و شناخت درست مخاطب ارائه شود.

 

 

رسالت تاریخی مبلّغان

نکته‌ی کلیدی دیگر اینکه متوجّه شویم رسالت تاریخی ما در این آیه کریمه خلاصه می‌شود که قرآن درباره‌ی پیامبران فرمود: هیچ‌کدام نیامدند که به بشر بگویند: «کُونُوا عِباداً لِی؛[2] بندگان من باشيد»‏، «وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ؛[3] بلكه [بايد بگويد:] به سبب آنكه كتاب [آسمانى‏] تعليم مى‏داديد و از آن رو كه درس مى‏خوانديد، علماى دين باشيد». همه‌ی حرف همین یک کلمه است: «وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِيِّينَ»[4] یعنی کار ما این است که به ربّانی شدن دعوت کنیم. «رَبَّانِي» یعنی «شدیدُ الرَّبط به رَبّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی». چه کسی می‌تواند به چنین حقیقت درخشانی دعوت کند؟ کسی که خودش ربّانی باشد. لذا امیرالمؤمنین (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) در تقسیم‌بندی مردم، عالِم ربّانی را صدر گذاشتند. استادان ما هم که می‌خواستند برای ما دعا کنند، می‌گفتند: ان‌‌شاءالله خدای متعال شما را از علمای ربّانی قرار دهد. این بزرگ‌ترین دعائی است که می‌توان درباره‌ی کسی داشت. ان‌شاءالله درباره‌ی همه‌ی شما این دعا مستجاب شود. ربّانی لطیف است؛ یعنی روح، قلب و فکرش به ربّ اتّصال دارد و این را می‌شود از حضور او فهمید؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛[5] نشانه (عبادت و خشوع) آنها بر اثر سجده در رخسارشان پيدا است». در آرامش، فهم، رفتار، اخلاق، کلام، ادب و حیای نگاه او می‌شود آن حسّ الهی و ربّانی را دریافت کرد. «مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُویَتُهُ»[6] و امثال این روایات، راجع ‌به چنین کسی است. به ما گفته‌اند که چنانچه بخواهید ارتباطتان را با پروردگار متعال، روان، صمیمی، عمیق، دائمی، جاری و فعّال بکنید، چاره‌ای جز این ندارید. بعد هم اساتید ویژة ما می‌گفتند اگر راه میانبر و امنش را بخواهید، از سحر می‌گذرد؛ «لَا یُدرَکُ اِلَّا بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ؛[7] جز با عبادت در شب حاصل نگردد».

من فقط خواستم به شماها تبریک بگویم و بگویم: خوش به حالتان، «طُوبَی لَکُم» که چنین توفیق بزرگی نصیب شما شده است. توفیق بزرگ‌تر در بین جامعه‌ی مبلّغان برای شما این است که به سوی مخاطبان خاصی می‌روید. این نکته‌ فوق‌العاده جذّاب و برای شما یک مزیت متفاوت است. بهترین مخاطب برای پیام‌های ما همین‌هایی هستند که شما به سویشان می‌روید. «وَ إنَّمَا قَلْبُ الحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَة، مَا أُلْقِيَ شَيءٌ فِيهَا إِلَّا وَ قَبلتْهُ؛[8] دل نوجوان چون زمین ناکشته است، هر چه در آن افکنند، بپذیرد». دیدارهای شما برای مخاطبان عزیزتان سرنوشت‌ساز است. آنها را مخاطب عادی فرض نکنید و حتّی در بهره‌های زودهنگام نیز می‌توانید نتیجه‌ بگیرید. خیلی مهیّا بروید. مهیّا هستید، مهیّاتر شوید. از توسّل، استضائه از انوار اولیاء الهی و محضر حضرت فاطمه معصومه (سَلَامُ الله عَلَیهَا) استفاده کنید. تضرّع در این حریم اقدس کارساز است. انسان باید متضرّعانه برای چنین رویارویی اذن بگیرد و خود را برای آن دیدارها آماده کند. خودتان را به آن حضرت بسپارید؛ چون مخاطب‌ها خیلی فوق‌العاده هستند. هم ذهن‌های خوب و هم حدس تیز دارند. دریافت‌های فوق‌العاده دارند و روانشان تر و تازه است. آنها قبل از کلام شما، از شخصیّت، منش، حضور و روح شما تأثیر می‌پذیرند. قبل از اینکه لب باز کنید، آنها برداشت می‌کنند. برای مواجهه با چنین مخاطبانی، انسان باید آمادگی کامل داشته باشد. طرف شدن با اینها خیلی شوق‌انگیز است. هیچ چیزی در این دیدارها گم نمی‌شود. شیطنت‌های ظاهری و به اصطلاح مواجهه‌های جوانانه و شلوغ‌کاری‌ها، شما را از موقعیّت خطیری که دارید غافل نکند. اینها باعث نمی‌شود چیزی گم شود. همه چیز «بِإِذْنِ اللهِ تَعَالَی» به او می‌رسد. امیدوارم بهترین پیام‌رسان باشید. شفّاف، زلال، با توسّل و مخصوصاً با توسّل به حضرت بقیّةِ اللهِ الْاَعْظَم (عَجَّلَ الله تَعَالَی فَرَجَهُ الشَّرِیف) به تبلیغ روید. انسان در هر مواجهه‌ و دیداری باید توسّل داشته باشد. علاوه بر آن، با مطالعه‌ی فراوان، مطلب آماده کنید و مهیّا شوید. هر چقدر انسان خودش را آماده کند، باز هم می‌بیند معلوماتش کم و اندک است. خوشبختانه شما جوان هستید و به آفاق، حالات و ذهنیّت این نسل نزدیک هستید.

امیدوارم ان‌شاءالله این دیدارها منشأ جرقّه‌هایی باشد و لحظه‌هایی در آن درست شود که برای این مخاطبان عزیز سرنوشت‌ساز باشد. خدای متعال شما را وسیله‌ای قرار دهد برای اینکه آینده‌ی آنها به بهترین شکل «بِإِذْنِ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی» و به مدد سیّد الشّهدا (صَلَوَاةُ الله وَ سَلَامُهُ عَلَیه) رقم خورد که همه‌ی امیدها به امام حسین است. «إِنَّ الْحُسَیْن مِصْبَاحُ الْهُدَی وَ سَفِینَةُ النَّجَاة؛[9] همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». چشم امید همه‌ي ما به ابا عبدالله و معارف حسینی است. معجزه‌اش را در انقلاب اسلامی دیدید و همین الان هم مشاهده می‌کنیم. دوست عزیزمان از لبنان می‌گفت: اینها معجزات اباعبدالله است. این دستگاه فکری است که هدایت می‌کند، صیانت می‌بخشد، پیش می‌برد و کم و کاستی‌ها را برطرف می‌کند.

استاد ما می‌فرمود: کسی که آیه «وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِيِّينَ» را بفهمد، هیچ‌وقت برای مخاطبش فیلم بازی نمی‌کند؛ چون به خودش دعوت نمی‌کند و نمی‌خواهد به مردم بگوید: «عِباداً لِی». معنای این آیه خیلی گسترده است.

همه‌ در پناه حق باشید و ان‌شاءالله سفرتان به سلامت باشد. «جَعَلَکُمُ اللهُ مُبَارَکاً أَیْنَ مَا کُنْتُم؛ هر جا هستيد، خدا شما را منشأ خير و رحمت و بركت قرار دهد». در هر مواجهه‌ای، دیداری، شهری، مدرسه‌ای، کلاسی و هیئتی که تشریف می‌برید، ان‌شاءالله منشأ کار خیر شوید.

 

انجمن‌های اسلامی، عطیه‌ای الهی

شبکه‌ای که ما داریم، شبکه مغتنمی است. هر روز که بر عمر خدمت ما در این مجموعه گذشته، این باور در ما بیشتر شده است. واقعاً یک عطیه الهی است. داشتن انجمن‌های اسلامی در مدارس، طی این سال‌های طولانی ـ که بسیاری از شماها برخاسته از همین انجمن‌ها و آشنای همین انجمن‌ها هستید ـ فرصت شیرینی است. در این رویارویی حسّاس و خطیر، شما عازم میدان جهاد کبیر هستید. انجمن اسلامی در حسّاس‌ترین دستگاه تعلیم و تربیتی کشور، یعنی آموزش و پرورش تعبیه شده که برای این روزهای ما و ان‌شاءالله برای فردای ما خیلی قابل استفاده است. ان‌شاءالله حضور شما در مدارس با هنرمندی که دارید، تقویت‌کننده‌ی این پایگاه‌های ارزشمند باشد. ان‌شاءالله مجموعه هم از رهاورد مراجعه‌ و دیدگاه‌های بسیار ارزشمند و مؤثّر و مفید شما در دیدارهایی که دارید، بهره‌مند شود.

 

یک تشکّر ویژه

از فردفردِ شما تشکّر می‌کنم. از دوستانی که این برنامه را امسال با قوّت پیش می‌برند، مرکز فرهنگی تبلیغی آینده‌سازان، جناب آقای جلالی، آقای نوری، دبیرکل محترم و همه‌ی دوستانی که در اتّحادیه کمک می‌کنند، از فردفردشان صمیمانه سپاس‌گزاری می‌کنم. ان‌شاءالله خدای متعال بهترین پاداش‌ها را به همه کرامت کند. از آقای موسوی و دوستانی که این کار را حمایت می‌کنند و سال‌ها است به ایشان زحمت می‌دهیم؛ از پیشکوست‌های عزیزمان که سال‌ها در این عرصه خدمت کرده‌اند، چه عزیزانی که در جلسه هستند مثل آقای رضوانی‌نسب، و چه دوستانی که اینجا تشریف ندارند، ولی یادشان همیشه در خاطر ما هست، از همه‌ی آنها به رسم ادب سپاسگزارم.

از همه‌ی برادران عزیز و خواهران گرامی حقیقتاً التماس دعا دارم. ما خودمان را موظّف می‌دانیم برای شما دعا کنیم؛ از شما هم توقّع داریم ما را دعا کنید. همه همدیگر را دعا کنیم. ان‌شاءالله امام حسین (عَلَیهِ السَّلَام) در خیل این کاروانی که به کربلا نزدیک می‌شود، ما را هم بپذیرد. ان‌شاءالله به روزهای موعود برسیم و پیام‌هایی را که باید برسانیم، برسانیم.

خدایا، نظام ما، رهبر عزیزتر از جان ما، امّت اسلامی و همه‌ی دوست‌داران اهل‌بیت در سراسر عالم را عزّت روزافزون کرامت فرما و در کَنف حمایت ولیّ‌ات حفظ کن.

ارواح مطهّر شهدا و امام راحل عظیم الشّأن از همه‌ی ما راضی بفرما و ما را ازدعاها و حمایت‌هایشان بهره‌مند فرما.

موانع ظهور امام زمان را مرتفع بفرما و چشم‌های ما به زودی زود به جمال آن حضرت روشن بفرما.

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1. شرح: 6.

2. آل عمران: 79.

3. آل عمران: 79.

4. آل عمران: 79.

5. فتح: 29.

6. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): «قَالَتِ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُه؛ حواریون از حضرت عیسی پرسیدند: با چه کسانی نشست‌ و برخاست کنیم؟ فرمود: با سه گروه: اول، کسانی که دیدارشان خدا را به یاد شما بیاورد. دوم، افرادی که منطقشان موجب فزونی عمل و رفتار نیک در شما می‌شود و سوم، گروهی که عملشان سبب می‌شود شما به آخرت اشتیاق بیشتری بیابید». کلینی، کافی، ج1، ص39.

7. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 380.

8. نهج البلاغه، نامه 31.

[9] . سید هاشم بحرانی، مدینه المعاجز، ج4، ص52.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *