متن بیانات در جلسه با اعضای قرارگاه دختران استان خراسان جنوبی 1394/11/21


پیوند های مرتبط »

متن بیانات در جلسه با اعضای قرارگاه دختران استان خراسان جنوبی

تشکر تشکیلاتی

اولاً سلام پر از مهر و محبت رهبر عزیز و عالی‌قدرمان را به همه‌ی شما ابلاغ می‌کنم. ثانیاً ایام پیروزی انقلاب و دهه‌ی مبارکه‌ی فجر را به همه‌ی شما فرزندان انقلاب تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم خدای متعال برکات خود را در این ایام پر نور، بر جمع عزیز شما و بر اعضای عزیز انجمن‌های اسلامی در سراسر کشور و خانواده‌های گرامی شما و همه‌ی ملت عزیز ایران و دوست‌داران انقلاب اسلامی در سراسر عالم نازل کند؛ ان‌شاءالله.

برای ما خیلی باعث خوشحالی است که در چنین مناسبت فرخنده‌ای موفق شدیم به استان خراسان جنوبی سفر کنیم و به بیرجند بیاییم و در جمع شما، چه در این جلسه و چه در مدرسه‌ها، حضور پیدا کنیم.

امروز، یعنی بیست و یکم بهمن که در آستانه‌ بیست و دوم بهمن هستیم و روز اول جمادی الاولی هم بود، برای ما روز بسیار شیرین و حقیقتاً خاطره‌انگیزی شد.

از همه‌ی شما بزرگواران و عزیزانمان در اتحادیه‌ استان، آقای معزی‌فر و همکارانشان که این فرصت را فراهم آوردند، تشکر می‌کنم. به این مناسبت بسیار بزرگ مقرر شد جلسه‌ای داشته باشیم و مطالبی را بگوییم و بشنویم و استفاده کنیم.

همچنین تشکر می‌کنم از عزیزانی که از راه‌های دور تشریف‌فرما شدند. فاصله شهرستان‌های این استان از یکدیگر زیاد است و اگر خود ما هم بخواهیم به شهرستان‌ها سفر کنیم، باید چند روز اقامت کنیم تا بتوانیم به همه‌ی شهر‌ها برسیم. شما لطف کردید و تشریف‌فرما شدید. عزیزانی که علاقه‌مند بودند تشریف بیاورند، اما به خاطر دوری مسافت و شرایط خاص نتوانستند در این جمع حضور یابند، بر همه‌ی آنها هم درود می‌فرستیم و برای موفقیتشان دعا می‌کنیم.

 

دوره نوجوانی، بهترین زمان برای حفظ قرآن

جلسه بسیار خوبی بود. از اجرای خوب جمعی شما و تلاوت قرآن کریم بهره بردیم. سوره‌ مبارکه‌ انسان را تلاوت کردید. بشارت دادند که همه‌ یا اکثر شما این سوره‌ نورانی را حفظ کرده‌اید. خوشا به سعادت‌تان! سعی کنید حفظتان را حفظ کنید که فراموش نشود و با این سوره‌ مبارکه انس زیاد داشته باشید.

فرمودند برخی عزیزان سوره‌ مبارکه‌ یس را هم حفظ کرده‌اند. کار خیلی خوبی است. برای جوانی در سن و سال شما بهترین چیزی که می‌توان به خاطر سپرد که مطمئن بود دنیا و آخرت را پر نور می‌کند، همین کلام خدا است. باید به شما از این جهت هم تبریک بگویم. سعی کنید این مسیر را ادامه دهید و گزیده‌های آیات قرآن، چه از سوره‌های مستقل و چه آیات برگزیده، در دستور کار حفظ و تلاوت و انس و معنایابی شما باشد.

یادتان باشد که فرصت‌های حفظ، زیاد نیستند و ذهن آماده می‌خواهد. بعد‌ها که انسان درگیر مسائل زندگی و گرفتاری‌ها می‌شود، حافظه‌اش کاهش پیدا می‌کند و سن هم که بالا برود، باز هم حافظه به شکل طبیعی کاهش می‌یابد. بنابراین عزیزان عنایت داشته باشید که به لطف خدای متعال از این سرمایه‌ بزرگی که الان در دسترس شما است، به خوبی استفاده کنید و ذهن خود را با حضور آیات قرآنی، نورانی سازید.

 

اهمیت سرود در کارهای تشکیلاتی

از سرود دسته‌جمعی که مطالب خیلی خوبی را در خودش داشت نیز لذت بردیم. سرود در کار تشکیلاتی و انقلابی چیز خیلی خوبی است؛‌ چراکه هیجان می‌دهد و پیش می‌برد و جمع را به سامان می‌کند. حتماً اجرای سرود را هم مدنظر داشته باشید. چقدر خوب است که انجمن اسلامی در اجرای سرود‌های خیلی خوب، یک نوع پیش‌گامی داشته باشد. لازم نیست حتماً آهنگ خاصی روی آن سوار کنید. خود این سرود‌ها آهنگ طبیعی دارد و اگر گاهی لازم شد از یک موسیقی استفاده شود، آن هم اشکال ندارد؛ اما خود را معطل آن نکنید.

پس اجرای سرود را در برنامه‌هایتان داشته باشید که بسیار خوب و مؤثر است و چون جنبه‌ هنری دارد، برای مخاطب و مخصوصاً مخاطب جوان، دلنشین است و از آن استقبال می‌شود. به هر حال از این ظرفیت، بیشتر و بهتر استفاده کنید تا بهره‌مند شوید.

 

لزوم برقراری ارتباط با والدین اعضای انجمن اسلامی

ما در جمع شما از گزارش سرکار خانم سجائی، معاونت محترم خواهران، استفاده کردیم؛ از ایشان هم تشکر می‌کنم. مطالبی که فرمودند، خیلی خوب بود. علاوه بر کار‌های قرآنی، من از دو نکته خیلی خوشم آمد؛ یکی ارتباط با مادران که فرمودند بعضی جلسات به طور مشترک با حضور مادران تشکیل می‌شود. برقراری ارتباط صمیمی و متقابل با مادر‌ها در برنامه‌های ما خیلی خوب است و چنانچه این پیوند‌ها به خانواده‌ها نیز منتقل شود، ریشه‌دارتر می‌شود.

این ارتباط را منحصر به مادر‌ها نکنید و اگر زمینه‌ای فراهم شد، پدر‌ها را هم دعوت کنید. پدر‌ها گرفتاری‌هایشان بیشتر است و کمتر حضور پیدا می‌کنند، اما معمولاً این طور است که دختر خانم‌ها می‌توانند معجزه کنند و این خصوصیت دختر است که اگر بگویند بابا باید بیایی، پدر نمی‌تواند نه بگوید. اینکه بیایند و برنامه‌ها را ببینند و از نزدیک با انجمن آشنا شوند، آثار خیلی خوبی دارد. هر چه این پیوند با خانواده و پدر و مادر تقویت شود، باعث اطمینان خاطر بیشتر آنها می‌شود؛ در نتیجه موفقیت بیشتری حاصل می‌شود؛ مخصوصاً اینکه پدر‌ها آمادگی پیدا می‌کنند که بچه‌ها و انجمن‌ها را بیشتر پشتیبانی کنند. هر چه باشد، یکی از منابع اصلی فعالیت انجمن‌ها، جیب بابا‌ها است و پشتیبانی آنها است که کار‌های ما را پیش می‌برد. البته قصد سوء استفاده نداریم که بخواهیم به جیب آنها طمع کنیم؛ غرض آنکه از جمله آثار طبیعی داشتن ارتباط با پدران، دریافت کمک‌های مادّی و معنوی آنان است.

 

ترویج کتاب‌خوانی، یکی از وظایف انجمن‌های اسلامی

یکی از کار‌های بسیار خوب، ترویج کتاب‌خوانی است. باخبر هستید که رهبر عزیزمان چقدر به موضوع کتاب و کتاب‌خوانی و ترویج کتاب و معرفی کتاب‌های خوب اهتمام دارند. ایشان از این جهت در دنیا بی‌نظیر هستند؛ البته در اکثر موارد، رهبر ما بی‌نظیر است و در رهبران جهان کسی را نمی‌شناسیم که حتی برخی از این ویژگی‌ها را داشته باشد. برای یک ملت، فرصت خیلی خوبی است که رهبر و شخص اولش، یک شخصیت فرزانه و فرهیخته و اهل مطالعه و مطالعه‌گر حرفه‌ای باشد. به حسب ظاهر قابل محاسبه نیست که ایشان به رغم این گرفتاری‌های کاری، چگونه موفق می‌شوند این‌همه کتاب بخوانند. ایشان نخستین کسی هستند که بهترین و اولین کتاب‌های خوب را که منتشر می‌شود، مخصوصاً در زمینه‌های علمی و ادبی و هنری، مطالعه می‌کنند.

نویسنده‌ کتاب «من زنده‌ام» ـ که شما پارسال آن را مطالعه و ترویج کردید ـ تعریف می‌کرد که: وقتی محضر رهبر عزیز و عالی‌قدر شرفیاب شدم، کتابم را هم برده بودم تا به ایشان هدیه دهم. وقتی که مرا به ایشان معرفی کردند و گفتند ایشان دکتر معصومه آباد هستند، آقا فرمودند: نویسنده‌ کتاب «من زنده‌ام».

خانم معصومه آباد می‌گفت: من تعجب کردم. جالب بود که آقا فرمودند: «ضمناً من بیشتر کتاب شما را خوانده‌ام». منتها آن کتاب را از من گرفتند و فرمودند: بقیه‌اش را از روی این کتابی که خود شما هدیه دادید، می‌خوانم.

خیلی برای یک مملکت مهم است که رهبرش شخصیتی باشد که تمام رمان‌های درجه یک دنیا را خوانده و به تمام مضامینش اشراف دارد و از این طریق تاریخ و فرهنگ‌ کشورهای مختلف دنیا را دقیق می‌شناسد.

ایشان به موضوع کتاب خیلی اهمیت می‌دهند.

اخیراً دنیای مجازی و ایی بوک‌ها رسم ‌شده که کتاب را از روی صفحه‌ تبلت و لپ تاپ می‌خوانند. به این ترتیب فاجعه‌ دوری از کتاب رخ می‌دهد. هیچ چیز کتاب نمی‌شود که شما دستت بگیری و آن را مطالعه کنی.

من امیدوارم چون انجمن‌های ما نسبت نزدیک با رهبرمان دارند، ان‌شاءالله مراکز فرهیختگی و فرزانگی در مدرسه شوند. فرزانگی یعنی اهل ادبیات و نوشتن و شعر و قلم و گفتگو و مطالعه‌ شخصی و جنبی داشتن.

امیدوارم شما در این زمینه پیشگام باشید. گزارشی که دادند، خیلی خوب بود و اخیراً اسم جالبی هم انتخاب کرده‌اند تحت عنوان «کندوی کتاب» که آنجا شما کتاب‌های خوب و درجه یک را به بچه‌ها معرفی می‌کنید و خودتان هم می‌خوانید.

این نکته‌ دومی بود که در گزارش ایشان باعث خوشحالی فوق‌العاده بنده شد.

 

ضرورت اقدامات به‌هنگام انجمن اسلامی

خانم قاضیانی هم که گزارش دادند. گزارش‌شان خیلی خوب بود و مطالب خیلی شوق‌انگیزی داشت. کار‌های انقلابی که دارید انجام می‌دهید، بسیار خوب است؛ به عنوان نمونه پویش ضد آمریکایی و کمپین ضد آل سعود. اینها نشان می‌دهد که جوان ما در صحنه هست و از کنار اتفاقات، ساده نمی‌گذرد و وضعیت امروز جهان را درک می‌کند. هم خودش فعال است و هم دیگران را فعال و سازمان‌دهی می‌کند و آنان را به حرف می‌آورد و به فکر می‌برد. به موقع واکنش نشان دادن خیلی خوب و مهم است.

اخیراً کسانی که آمریکایی‌ها را در دریا تحقیر کردند، یعنی نیروی دریایی سپاه، خیلی مورد عنایت آقا قرار گرفتند. چنین خوشحالی در این حد در این اواخر نداشته‌ایم که آقا در آن دیدار از خودشان نشان دادند. بعضی‌ها به من می‌گفتند که ما تا به حال چنین خنده‌ای از رهبر عزیزمان ندیده بودیم. در آن دیدار خیلی شیرین، رهبر عزیز تأکید خاص روی به‌هنگام و به‌لحظه بودن کارها داشتند. بعضی کار‌ها خوب هست، اما در وقت خودش نیست. هنگامی که آل سعود ملعون رفتار غیر منطقی نشان می‌دهد ـ البته همه‌ی رفتار‌های آنها غیر منطقی است ـ می‌توانیم آنان را افشا کنیم. مثلاً در مورد شهادت شیخ باقر النمر، بچه‌ها می‌توانستند آن را بهانه کنند و بلافاصله واکنش نشان دهند و در شبکه‌های مجازی علیه آل سعود سازمان‌دهی کنند و آل سعود را به عنوان نماینده‌ استکبار جهانی در منطقه، به سایر دانش‌آموزان معرفی کنند. از این طریق می‌توان بصیرت‌افزایی ‌کرد؛ لذا اعضای انجمن اسلامی، موقعیت‌ها را قدر بدانند.

 

تلاش دشمن برای تطهیر چهره خود

هر فعالیت و افشاگری علیه آمریکا، قرب خدای متعال را در پی دارد. هر چه می‌توانید علیه دستگاه سلطه و جریان استکبار فعالیت کنید، مخصوصاً با محوریت آمریکا که رأس الشیطان است. اهمیت این کار این روز‌ها بیشتر شده؛ چراکه بناچار مجبور شدیم با آنها مباحثاتی داشته باشیم و بنا بر این شد که در موضوع هسته‌ای مذاکره‌ کنیم. جمع‌بندی‌اش برجام شد که همه‌ شما از آن مطلع هستید.

گفتگو، مذاکرات، نشست و برخاست‌ها با شش کشور که یکی از آنها آمریکا بود، به جامعه القا ‌کرد که دوران درگیری ما با آنها تمام شده و دوران صلح و سازش آغاز شده است. یکی از انگیزه‌های آمریکایی‌ها برای مذاکرات هسته‌ای، قبح‌زدایی از چهره‌ آمریکا در برابر ملت ایران بود. اینها می‌خواستند نفرتی که در ملت ایران از رژیم ایالات متحده به عنوان یک رژیم نیرنگ‌باز و منافق و جنایت‌پیشه و ستمگر و پلید نهادینه‌شده، از بین ببرند. این نفرت باعث می‌شود که ملت ما از توطئه‌ها صیانت شود و تا حد زیادی از دشمن در امان بماند؛ چون حواس خود را جمع می‌کند و پیش‌دستی می‌کند. انسان وقتی خوب دشمنش را بشناسد و نسبت به او حالت نفرت داشته باشد، مواظب توطئه‌های دشمن خواهد بود.

وامصیبتا از روزی که دشمن را نشناسد یا خدای نکرده او را دوست بگیرد. دشمن با چهره‌ دوست بیاید و شخص این قدر ساده باشد که او را به عنوان دوست برای خودش بگیرد.

غرب دنبال این بود که از ملت ایران نسبت به استکبار و مخصوصاً آمریکایی‌ها، نفرت‌زدایی کند. مذاکرات هسته‌ای یک بهانه بود؛ و گر نه خیلی وقت است دنبالش بودند. وزیر خارجه‌ ایران و وزیر خارجه‌ آمریکا، در نشست‌های مختلف می‌گویند و می‌خندند و این، در رسانه‌ها منتشر می‌شود. به تدریج به جامعه‌ ایرانی و مخصوصاً نسل جوان القا می‌شود که کار ما با اینها تمام شده و دشمن، دیگر دشمن نیست.

اینجا نقطه‌ آغاز خطر‌های بزرگ است که رهبر عزیز و حکیم و دوراندیش ما، آن را بلافاصله بیان کردند و البته برای بعضی‌ها مقداری سنگین بود. آن خطر، خطر «نفوذ» بود. ایشان در جلسات مختلف، به هر مناسبتی، مسئله‌ نفوذ را مطرح کردند. نفوذ یک عملیات تدریجی و پنهانی است؛ درست مانند آب که با نفوذ در دیوار و رگ و ریشه‌ ساختمان، آهسته‌آهسته آن را نابود می‌کند. اگر آشکار باشد، زود جلوی آن را می‌گیرید و خرابی را ترمیم می‌کنید؛ اما چون پنهان است، کاری نمی‌کنید. آقا فرمودند: قصد دشمن، نفوذ است؛ نفوذ فرهنگی و فکری و...

نفوذ فکری‌اش این‌گونه است که امروز یکی از بچه‌های انجمن می‌گفت: بعضی از بچه‌های مدرسه می‌گویند که آیا امسال هم باید تظاهرات برویم؟! مثلاً 22 بهمن! آیا امسال هم باید مرگ بر آمریکا بگوییم؟! شما خیلی خوب در آن سرودتان مسئله را مطرح کرده بودید که الان بهارش است و اوج مرگ بر آمریکای ما، همین حالا است.

این همان نفوذ فکری است که طی آن می‌خواهند تصویر ذهنی بچه‌ها را زیر سؤال ببرند و القا ‌کنند که دوران روحیات انقلابی و جنگ با آمریکایی‌ها تمام شده است. مضافاً بر اینکه فیلم و سریال می‌سازند تا چهره‌ حقیقتاً زشت و کثیف خود را بزک کنند. این چهره‌ زشت و پلید پشت صد‌ها نقاب، خود را مخفی کرده است. علاوه بر شبکه‌های بیرونی، در داخل هم مشتی فریب‌خورده داریم؛ آدم‌های ساده یا مزدور. بعضی که بسیار ساده‌لوح هستند و قلم و نشریه هم در دست دارند یا سناریست یا کارگردان هستند، خیلی زود فریب می‌خورند. عده‌ای هم مزدور هستند و با دو یا سه واسطه دلار‌های آمریکا در جیب‌های آنان ریخته می‌شود.

چند وقت پیش، مراقبان مرز‌های فرهنگی متوجه شدند که آمریکا با واسطه‌ شرکت‌هایی در لبنان ـ چراکه ما نسبت به لبنان حساسیت امنیتی از خودمان نشان نمی‌دهیم ـ وارد کشور ما شده‌ و در ایران شعبه زده‌اند. جلوه‌ اقدامات اینها اقتصادی بود، اما پشت صحنه‌اش فرهنگی بود.

این قدر هم پر رو هستند که با آنکه کاملاً شناسایی می‌شوند، دوباره همان شخص از طریق یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد (NGO) زنان وارد ایران شده بود که این بار دیگر دستگیرش کردند.

آن شخص دستگیرشده، از یک سو کنار مسئولان آمریکایی نشسته و با آنها رفاقت دارد، از طرف دیگر، با مدیران یکی از وزارتخانه‌های ما قرارداد بسته بود!

این اقدام شما برای معرفی چهره‌ شیطان، خدمت خیلی خوبی است؛ مخصوصاً برای نسل جوان. نمایشگاه مدرسه‌ انقلابتان را دیدم و چشم ما روشن شد؛ هم از آنچه اینجا دیدم و هم از آنچه در شهر‌های دیگر دیدم.

 

چرا مرگ بر آمریکا؟

سؤال کرده بودید که چرا مرگ بر آمریکا بگوییم؟ بچه‌ها سؤال کردند و خودشان نیز پاسخ دادند و از سایرین هم خواستند که جواب بدهند.

یکی از پاسخ‌ها این است که حافظه‌ تاریخی ما ضعیف است و مسائل مختلف را زود فراموش می‌کنیم. اگر رژیم پهلوی را فراموش کنیم، قدر انقلاب اسلامی را نخواهیم ‌دانست. اینکه گفتیم کارنامه‌ سیاه رژیم ستم‌شاهی را خوب نشان دهید، به این دلیل است که اینها دست‌نشانده‌ آمریکایی‌ها و قبل از آن انگلیسی‌ها بودند. هزاران قلم و سایت مشغول تطهیر رژیم ستمشاهی است تا نسل جدید ما واقعیت آنها را نشناسند و ندانند که آنها چه به روز ملت ما آوردند. استبداد و ایجاد اضطراب و ترس، کوچک‌ترین بخش مسئله بود که ساواک و سایر سازمان‌ها آن را ایجاد می‌کردند. عقب‌ماندگی فکری و فرهنگی و اخلاقی و اسارت و بردگی و وابستگی همه‌جانبه‌ی اقتصادی، فهرستی از جنایات پهلوی بود که شما آن را به‌زیبایی، فهرست‌وار ارائه دادید.

این عوامل باعث از بین رفتن استعداد‌های ملت ایران شد.

ملت ما در عرض کمتر از سه دهه و بلکه دقیق‌تر بگویم حدود دو دهه، به هدف‌های علمی خود رسید و توانست در دو یا سه دهه در برخی رشته‌های جدید علمی جهان، رتبه‌ سوم و پنجم و هفتم و هشتم دنیا را کسب و با غول‌های دنیا هماوردی کند. بنابراین ملت ما ملت بااستعدادی است و اگر رژیم ستم‌شاهی نبود یا نفس مسیحایی امثال امام و رهبر عزیزمان سال‌ها قبل به این ملت خورده بود، ملت ایران الان سرآمد علمی جهان بود.

این، پیمودن راهی است که آقا گفتند، مبنی بر اینکه پنجاه سال دیگر باید در قله علمی جهان باشیم؛ به گونه‌ای که اگر دیگران خواستند کار علمی کنند، لازم باشد زبان فارسی یاد بگیرند. آقا بلندنظر است و همت دارد و این طور برای ملت خودش هدف‌گذاری می‌کند. در حالی که همه دنیا دارد فعالیت علمی می‌کند، باید حرکت کنیم و عقب‌ماندگی‌ها را جبران کنیم و مسابقه دهیم و از آنها جلو بزنیم.

ببینید چه ظلم عظیمی رژیم پلید پهلوی نسبت به این ملت روا داشت! آیا اینها قابل گذشت است؟ شبانه‌روز باید به خاندان و خود آن شاه پلید ستمگر، لعن و نفرین فرستاد و این حالت نفرت باید در جوان‌های ما باشد تا بتوانند فرهنگ ستم‌شاهی را که هنوز رسوباتش در ملت ما هست، ریشه‌‌کن کنند.

این دستور کار نسل جدید ما است و شما در این زمینه خیلی نقش دارید. افشاگری و معرفی خیلی مهم است؛ چون طرف مقابل و جریان استکبار جهانی، برای تطهیر و بزک ‌کردن دوران ستم‌شاهی، کار هنری می‌کنند و مستند می‌سازند. بنابراین باید خیلی خوب و جدی به میدان بیایید.

این میدان، مقدس است و جای تعارف نیست. دانش‌آموزان مخاطبان اصلی استکبار جهانی هستند و دشمن می‌داند که اگر ذهن دانش‌آموز ما را منحرف کند، آینده‌ ما را در دست خواهد گرفت. دانش‌آموزان امروز، زنان و مردان آینده‌ این کشور در تمام سطوح از دانشمند و مدیر و مردم عادی هستند و اگر بتوانند ذهن اینها را منحرف کنند، مقدمات نفوذ و سلطه‌ خود را بر این کشور فراهم کرده‌اند. البته ان‌شاءالله هیچ وقت موفق نخواهند شد، اما سنت‌های الهی کار خودش را می‌کند و اگر کوتاهی و تنبلی کنیم، گرفتار خواهیم شد.

خیلی خوشحال شدم که شنیدم این چیز‌ها در دستور کار شما است.

 

چند نکته برای برگزاری جشن انقلاب

هر چه بتوانید فعالیت‌های خود را با چند چیز مقارن کنید، بهتر است:

1. اول اینکه کار شما معناگرا باشد و خرد‌ها را اقناع کند. ما نمی‌خواهیم صرفاً یک تصویر بکشیم و کار سطحی کنیم. من جشن 22 بهمن را که شما با نمایشگاه انقلاب در مدرسه بر پا کردید، «جشن معناگرای انقلاب در مدرسه» نامگذاری کردم. این تعبیر را امروز پس از دیدن نمایشگاه انقلاب در مدرسه‌ای در بیرجند نوشتم. واقعاً این طور بود و معنا داشت و معناگرا بود؛ و الّا جشن بگیریم و چهار تا پرچم بچرخانیم و یک سرود از بلندگو پخش شود و کار‌های کلیشه‌ای کنیم، چیزی از آن درنمی‌آید. در کار معنادار، شور و شعور و هنر نهفته است.

2. هنرمندانه ارائه شود. بچه‌ها زحمت کشیده بودند و ساعت‌ها نشسته و با قلم خود، مطالب را نوشته بودند. پوستر زدن هم بد نیست؛ اما این کجا و آنکه خودت طراحی کنی و گرافیکش را آماده کنی و بنویسی کجا! به بچه‌ها گفتم: من دوست داشتم همین حرف‌ها را با آنکه چند بار خوانده‌ام، با قلم و دست خط شما از اول تا آخر بخوانم که البته چند ساعت وقت می‌خواهد. کار‌هایی که درباره‌ شهدا و دستاورد‌های انقلاب انجام داده‌اید نیز زیبا و خواندنی است.

بعضی بچه‌ها می‌گفتند اینها برای مخاطب جالب بوده است. حواس بچه‌های مدرسه پرت جا‌های دیگر است. شما باید حواسشان را متوجه آرمان‌های بزرگ کنید و کار هم وقتی دانش‌آموزی می‌شود، جواب می‌دهد. من این را بار‌ها به مسئولان آموزش و پرورش گفته‌ام؛ بعضی‌هایشان متوجه شده و خیلی‌هایشان متأسفانه هنوز متوجه نشده‌اند. به آنها گفتم: به بچه‌ها اعتماد کنید. ما در انجمن اسلامی تجربه آن را داریم. وقتی شما اعتماد می‌کنید و کار را به بچه‌ها می‌دهید، آنچه به دست می‌آید، متفاوت است و اثرش هم متفاوت است. به همین خاطر است که وقتی آقا با بچه‌های انجمن اسلامی می‌نشینند، می‌گویند: شما باید نجات غریق باشید؛ یعنی شما علاوه بر اینکه خودتان باید حفظ شوید، باید بتوانید سایر بچه‌ها را هم حفظ کنید و این طور می‌شوید سنگر فکری انقلاب در مدرسه.

 

معرفی انقلاب اسلامی ایران به جهانیان

انقلاب اسلامی ما به رغم همه‌ی حرف‌ها و صحبت‌ها و حدیث‌ها و سر و صدا‌ها، ناشناخته مانده است. این نهضت الهی و خدایی، کار خیلی بزرگ و باعظمتی بوده است که با انگیزه‌های پاک و آسمانی و با رهبر و مردمی متفاوت شکل گرفت و به هدف رسید؛ استبداد را در داخل کشور کُشت و از سر راه ملت برداشت و نظام سلطه را در جهان به چالش کشید. انقلاب اسلامی ما هیچ شبیه و نظیری ندارد. هر کسی می‌تواند، برایش شبیه بیاورد. انقلاب کبیر فرانسه را مطالعه‌ تطبیقی کنید و جلوی چشمتان بگذارید. ببینید آنجا چه گذشت و چقدر خواسته‌های مردم محقق شد. در عرض کمتر از ده سال، ناپلئون که یک ژنرال بوده است، خودش را امپراطور آنجا اعلام می‌کند که به مراتب بدتر از لویی شانزدهم بوده است که انقلابیون او را از سر راه برداشته بودند. بعد‌ها هم لویی هفده و هجده برگشتند. انقلاب اکتبر روسیه را مطالعه کنید.

اتفاقات کوچک‌ که اسمش انقلاب نیست و بعضی‌ها شبه‌انقلاب است که در منطقه‌ ما یا مناطق دیگر اتفاق افتاده و اصلاً قابل صحبت نیستند که کسی بخواهد اسم آنها را کنار انقلاب اسلامی بیاورد. انقلاب‌های بزرگ را فهرست کنید تا ببینید این انقلاب از هر جهت، ممتاز و منحصر به فرد است؛ لذا بعد از 37 سال، باطراوت و بانشاط و سرزنده و الهام‌بخش، وسط میدان جهانی مانده است.

دوستانِ انقلاب را در دنیا بررسی کنید. هیچ انقلابی در دنیا این قدر طرفدار نداشته است. اگر زمانی فرصتی پیش آمد، من خاطرات و دیده‌هایم را از گوشه و کنار جهان برای شما خواهم گفت؛ از آنهایی که تحت تأثیر این انقلاب هستند. در خود آمریکا انقلاب ما، دوستان صمیمی و فداکار دارد و در اروپا که الی ما شاء الله که گفتنی نیست.

در منطقه‌ آفریقا اخیراً یک قلمش را شنیدید. در ابتدای انقلاب ما، نیجریه حدود ششصد پیرو اهل بیت داشت. اما حالا... شیخ زکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه، به رهبر عزیز و عالی‌قدر ما خطاب داشت: اگر در اردوگاه سیدالشهدا (علیه السلام) یک جون بود، ای امام خامنه‌ای، بدانید که 15 میلیون جون آماده‌ شهادت در نیجریه دارید. شیعیان در اربعین مانور عظیمی دادند که ارتش آنها را سرکوب، تعدادی را شهید و حسینیه‌ بقیه الله را در زاریا تخریب کرد. اسم همه‌ی اینها خمینیون است و آنجا آنها را با این عنوان می‌شناسند. ما از دوستان انقلاب خبر نداریم. بروید ببینید چه خبر است... خبر‌هایی است در عالم.

از نظر دشمن هم انقلاب اسلامی بی‌نظیر است و هیچ انقلابی در دنیا این قدر دشمن‌های بدجنس خبیث نداشته است. در تمام این 37 سال، آمریکا و رژیم صهیونیستی و... یک روز از دشمنی دست برنداشتند؛ مخصوصاً آمریکا. انقلاب اسلامی، برکات و آثارش را معرفی کنید. اینها کار‌های قربی است. جوان عزیزی مثل شما، در کنار درس و تقویت معنویت و اخلاق، باید روحیه‌ انقلابی را با بصیرت و همت در خودش تقویت کند؛ زیرا تقرب می‌آورد و کار‌های انجمن اسلامی در مدرسه، عین عبادت است؛ آن هم با اخلاصی که شما بچه‌های عزیز و مربی‌ها دارید.

ان‌شاءالله که همه‌ شما موفق باشید و خدای متعال همه‌ی شما را حفظ کند.

 

سخن پایانی

آیه‌ امسال ما خیلی آیه‌ عجیبی است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ؛[1] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! مراقب خودتان باشيد». دعوت به خودشناسی، خودسازی، بیداری، ذکر، کار علمی، انقلابی، تشکیلاتی و اقتصاد مقاومتی است. به خودتان برسید و به خودتان بپردازید. ان‌شاءالله شما دختران تمدن‌ساز هستید. ساخت آینده‌ این کار بزرگ به عهده‌ شما است و البته آینده پیچیده‌تر هم خواهد بود و شما باید خودتان را بسازید.

جلسه شوق‌انگیزی بود. ان‌شاءالله به توفیق الهی سلام شما را به رهبر عزیز و عالی‌قدرمان خواهم رساند و همچنان‌که قبلاً به ایشان برگزاری نمایشگاه‌های مدرسه‌ انقلاب را بشارت داده بودم، امسال هم محضرشان خواهم گفت از کار‌های خیلی خوب شما که باعث خوشحالی رهبر عزیزتر از جانمان خواهد بود و خواهم خواست تا برای شما دعا کنند.

من هم که دستور کارم دعا برای شما عزیزان و موفقیت‌های شما است.

ان‌شاءالله زنده و موفق و خوشبخت باشید و سلام ما را به پدر و مادر‌های عزیزتان برسانید.

فردا هم که 22 بهمن است، حضور انقلابی و پر رنگ داشته باشید و بعد هم خودتان را برای انتخابات آماده کنید. خیلی از شما احتمال دارد به خاطر شرایط سنی نتوانید رأی بدهید؛ اما می‌توانید دیگران را راهنمایی کنید و به میدان بفرستید.

 



[1]. مائده: 105.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *